شهید مختار گندمچین

navideshahed.com

برچسب ها - شهید مختار گندمچین
شوهر خواهر شهید «مختار گندم‌چین» نقل می‌کند: «مختار هر از گاهی مکثی می‌کرد و گاه به مردم و گاه به آسمان نگاه می‌انداخت. علی گفت: کجایی مختار؟ نور بالا می‌زنی، نکنه می‌خواهی شهید بشی؟»
کد خبر: ۵۹۳۲۲۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۲۶

خواهر شهید «مختار گندم‌چین» نقل می‌کند: « دایی که زنگ می‌زد، احمد پر می‌کشید. مختار با خواهر حرف می‌زد و احمد از سر و کول دایی بالا می‌رفت. برادر‌ها و خواهر‌های دیگر اعتراض می‌کردند: چرا همیشه تا از راه می‌رسی می‌ری خونه آبجی؟ می‌گفت: بچه‌هاش یتیم‌اند.»
کد خبر: ۵۹۳۲۱۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۲۵