عزّت، شرف، دین و میهن ما در گرو همین مبارزات است
به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید علی ادهم» هفتم شهریور ۱۳۴۷ در شهرستان سرخه دیده به جهان گشود. پدرش حسن، پاسدار بود و مادرش معصومه نام داشت. دانشآموز چهارم متوسطه بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و نهم تیرماه ۱۳۶۶ در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به پا و شکم، شهید شد. پیکرش را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.
فرازهایی از وصیتنامه شهید:
خون و جان ما تا وقتی ارزش دارد که اسلام در خطر نباشد
حمد و سپاس خداوندی را که به ما نعمت هستی عنایت فرمود تا در راهی که رضای او در آن است استفاده کنیم. شکر خدایی را که اسلام واقعی را به ما نمایاند و برای هدایت ما پیامبران را فرستاد. شکری مضاعف که به ما توفیق عنایت فرمود تا با بسیجیان و سپاهیان عاشق، به سرزمینی قدم بگذاریم که به عطر خون شهیدان معطر است.
بارالها! به سوی تو روی آوردهام و گل سرخ شوق را به امید کرمت در دل پروراندم. بارالها! به پروردگاری تو گواهی میدهم. اعتراف و اقرار دارم که تو پروردگارم هستی و بازگشتم به سوی توست. پیش از آن که چیزی باشم و نشانی از من باشد، به من نعمت عنایت کردی و مرا از خاک آفریدی و هدایتم کردی.
وقتی مسئله، مسئله حیات اسلام است، از حبیببنمظاهر تا علیاصغر، همه باید در این راه فدا شوند. این خون و جان ما تا وقتی ارزش دارد که اسلام در خطر نباشد. وقتی اسلام به خطر افتاد، سر حسین بالای نیزه میرود، زینب به اسیری برده میشود، علیاکبر و علیاصغر کشته میشوند. بدن امام حسین(ع) را زیر سم اسبها لِه میکنند و سر امام حسین(ع) را با شمشیر جدا میکنند. پدر و مادر عزیزم! میدانم که چقدر ناراحت هستید، اما بدانید که ناراحتی برای یک نفر و از دست دادن او خیلی بهتر است از ناراحتی از دست دادن اسلام.
عزّت و شرف ما در گرو همین مبارزات است
خوشحال باشید که با یک عمل آگاهانه، با یک انتخاب و یک دنیا افتخار از این جهان رفتهام، چون قرآن میفرماید: «زندگی چند روزه دنیا، افسون و بازیچهای بیش نیست و زندگی اگر مردم بدانند، به حقیقت در آخرت است.» برادران عزیز! توجّه داشته باشید، هرچند نیاز کشور به علوم مختلف در این برهه از زمان زیاد است، اما بدون داشتن اسلام، استقلال سیاسی و اقتصادی هیچگاه نمیتواند سعادت ملّتی را تأمین کند. پس با حضور خود در جبهه، این استقلال را به دست آورید. بدانید که جنگ، جنگ است و عزّت، شرف، دین و میهن ما در گرو همین مبارزات است.
برادران عزیزم! امروز به جای آن که از منارههای مسجدالاقصی صدای «اللهاکبر» و «لاالهالاالله» شنیده شود، صدای چکمههای صهیونیست خونآشام به گوش میرسد. میدانید چرا؟ چون مسلمانان از اسلام غفلت کردند و به دستورات اسلام عمل ننمودند. همانگونه که در قرآن: «کتب علیکم الصیام» نوشته شده است «کتب علیکم القصاص و کتب علیکم القتال» هم نوشته شده. پس به خود آییم. خود را بشناسیم و بدانیم که در کجا به سر میبریم؟ برای چه آفریده شدهایم؟ وظیفه ما در این چند روزه دنیا چیست؟ مدّتها از شروع جنگ تحمیلی گذشته است و همه شاهد ویرانیهایی هستیم که جنگ به این ملّت تحمیل کرده است. ملّت ما در مقابل این مشکلات، چون کوهی ایستاده است.
امام خمینی ذخیره خداست که به ما رسیده است
دیروز رفته است و نمیدانیم که آیا در عمرمان فردایی مییابیم یا نه. نباید به فردا اعتماد داشت. پس بر ماست غنیمت شمردن این فرصت. اکنون زمان آن رسیده است که دین خود را به ملّت و امّت شهیدپرور، به خانوادههای شهدا و به این کشور اسلامی ادا کنیم. این وظیفه هر مسلمانی است که در مقابل هر متجاوزی بایستد. چند تذکر به برادران عزیزم: سعی کنید با دوستی و محبّت بین خود، پیوندتان را استوار سازید و به یکدیگر احترام فراوان گذارید که روایات ما حرمت مؤمن را عظیمتر از کعبه دانسته است. غیبت کردن مسلمان از مسلمان دیگر بزرگترین گناه است، مانند این است که انسان گوشت برادر مرده خود را بخورد. پس به این موضوع اهمیت دهید و دوستی کنید. هر روز چند آیه از قرآن را بخوانید که دل را جلا میدهد. قدر امام را بدانید که علامه امینی فرموده است: «خمینی ذخیره خداست که به ما رسیده است.» آیتالله سعیدی در زندان ساواک فرمودند: «به خدا اگر مرا بکشید و خونم را بر زمین بریزید، در قطرهقطره خونم نام مقدّس خمینی را خواهید دید.» توجّه داشته باشید که همگی به سوی خدا باز خواهید گشت. این یکی از خصوصیّات مکتب اسلام است که حرکت انسان از او شروع و به او ختم میشود.(اناللهواناالیهراجعون)
کودکان به کدامین گناه کشته شدهاند
پیام تمامی شهیدان ما این بوده است که هروقت به یادمان افتادید، کودکان معصوم لبنانی را در نظر بگیرید که مظلومانه به دست صهیونیستها قتلعام میشوند. جنگ بد است، اما در مقام دفاع نه. دشمن ما کسانی هستند که مدرسهها، بیمارستانها و مناطق مسکونی ما را مورد هجوم قرار میدهند و با بمب و موشک آنها را ویران میکنند. آیا تا به حال خرابهای را دیدهاید که بر اثر اصابت موشک باشد؟ یا شهیدی را که پیکر مطهرش در زیر آوار مانده است؟ آیا تا به حال کودک معصومی را بر تخت بیمارستانی دیدهاید؟ آیا در آن لحظه با خود اندیشیدهاید که اینان به کدامین گناه کشته و زخمی شدهاند؟ آری برادرم! دشمن وحشی است، بسیار وحشی. پس بر ماست که با حضور گسترده خود در صحنههای نبرد، انتقام خون این شهیدان و همه خونهای به ناحق ریخته شده را بگیریم.
انتهای متن/