شهید «حسنقلی ترحمی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «اگر برایتان امکان داشت موتور و آخرین کارم را به عوض حجله سوگواری بگذارید تا همه ببینند و بدانند که ما هم در این دنیا تمایلات و خواسته‌هایی داشتیم، اگر می‌خواستیم، می‌توانستیم بهتر از خیلی‌ها زندگی کنیم، ولی عشق به الله و اسلام مانع این آرزو‌های مادی شد.»

به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید حسنقلی ترحمی» بیست و یکم بهمن‌ماه ۱۳۳۷ در شهرستان سمنان به دنیا آمد. پدرش عبدالمحمد، کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و ششم آبان ۱۳۶۲ با سمت معاون فرمانده در پنجوین عراق بر اثر اصابت ترکش به سینه، شهید شد. پیکرش را در گلزار شهدای امامزاده یحیای زادگاهش به خاک سپردند.

عشق به الله و اسلام مانع رسیدن ما به آرزو‌های مادی شد

فرازهایی از وصیت‌نامه شهید:

فریادم از دل خاک به اعماق قلب‌ها طنین‌انداز خواهد شد

«یا ایتهاالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی.»

اگر دشمنان پیکرم را کینه‌توزانه لگدمال کنند و سرم را که هرگز خم نگردیده به زیر خاک ببرند، باز فریادم از دل خاک به اعماق قلب‌ها طنین‌انداز خواهد شد. هنوز غبار از چهره نزدوده‌ام و کوله‌بار از پشت خسته‌ام را بر زمین ننهاده‌ام که خبر شهادت هم‌سنگرم را شنیدم، آری این است انتهای خط.‌

ای مسافران و‌ ای هم‌سفران! هم‌سنگر ما رفت به جایی که نه پرده و حجابی و نه دیواری دارد. جایی که آفتاب طلوع کرده و ظلمت شب رخت بربسته، برای آخرین بار برای وداع بر پیکر مطهرش حاضر می‌شویم.

بکوش که فرزندی برای اسلام به بار آوری که مایه سرافرازی باشد

همسرم! که فاطمه‌وار زندگی محترمانه ساختی و تمام همّ و غمت در طول زندگی کوتاه و پربارمان با ساده زیستن بود، جای خالی مرا برای فرزندانمان پر کن! بکوش که فرزندی برای اسلام به بار آوری که مایه سرافرازی و افتخار باشد. بدان هر لحظه‌ای را که برای بارور ساختن و پرورش نهال کوچک و ثمره زندگیمان می‌گذرانی، عبادتی بزرگ انجام می‌دهی و خداوند بزرگ در ازای لحظه‌های آن نیز به تو پاداش و ثواب می‌دهد. اکنون که کاروان ما بانگ رحیل سر داده، سلاح خویش را به ودیعت نزد تو می‌گذارم تا آنگاه که فرزندمان بالغ شد به او بدهی تا او راهی را برود که همه جندالله می‌روند.

عشق به الله و اسلام مانع آرزو‌های مادی شد

همسرم! نور دیده‌ام را چگونه تربیت می‌کنی؟ امیدوارم آن‌طوری تربیت کنی که ادامه دهندگان راه من باشند. در انتها اگر برایتان امکان داشت موتور و آخرین کارم را به عوض حجله سوگواری بگذارید تا همه ببینند و بدانند که ما هم در این دنیا تمایلات و خواسته‌هایی داشتیم، اگر می‌خواستیم، می‌توانستیم بهتر از خیلی‌ها زندگی کنیم، ولی عشق به الله و اسلام مانع این آرزو‌های مادی شد.

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده