مادر شهید «علیرضا حیدری» نقل می‌کند: «وقتی تو مجلس ختمش خاله کشور گفت: علیرضا هر روز غروب، هم بهش سر می‌زد و هم مایحتاجش رو می‌خرید، تازه فهمیدم چرا غروب‌ها غیبش می‌زد. هنوز هم شب‌های جمعه چشمانی انتظارش را می‌کشند.»

به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید علیرضا حیدری» فرزند علی‌اکبر، دوم فروردین ۱۳۳۷ در شهرستان گرمسار دیده به جهان گشود. بین مردم خون‌گرم و زحمت‌کش آن سامان مراحل رشد خود را پشت سرگذاشت.

هنوز هم شب‌های جمعه چشمانی انتظارش را می‌کشند

چشم‌های منتظر

تحصیلاتش را تا سیکل ادامه داد و وارد ارتش شد. اوقات فراقتش را با تابلو‌های نقاشی و ورزش پر می‌کرد. کار کردن بر روی زمین را خیلی دوست می‌داشت. مادر علیرضا نقل می‌کند: «عزمم را جزم کرده بودم که دزد خربزه‌ها را پیدا کنم. یک روز مچ آقا دزده را گرفتم. باورم نمی‌شد. فکر هر کدام از بچه‌ها را کرده بودم جز او. خربزه بزرگی را هِن‌هِن‌کنان می‌برد بیرون. گفتم: به‌به! پس... کمی ترسید. سرش را پایین انداخت و گفت: مادر! به خدا هیچ کدومشون رو خودم نخوردم. با تعجب پرسیدم: اگه خودت نخوردی پس خربزه‌ها رو چکار می‌کنی؟ گفت: می‌برم واسه خاله کشور، او هیچ‌کسی رو نداره. تازه زمین هم نداره، اما ما این همه خربزه داریم. وقتی تو مجلس ختمش خاله کشور گفت: علیرضا هر روز غروب، هم بهش سر می‌زد و هم مایحتاجش رو می‌خرید، تازه فهمیدم چرا غروب‌ها غیبش می‌زد. هنوز هم شب‌های جمعه چشمانی انتظارش را می‌کشند.»

تعهد دینی و مذهبی

پس از شش سال حضور در ارتش وظیفه و تعهّد دینی و مذهبی‌اش او را به کردستان کشاند. پس از دو ماه مبارزه با ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به قلب و گلو، در اول آبان ۱۳۵۸ نام خود را در خیل عشاق‌الله ثبت کرد. پیکر مطهرش پس از تشییع در گلزار شهدای روستای ریکان شهرستان گرمسار به خاک سپرده شد.

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده