آخرین اذانش را زیر لب زمزمه میکرد
به گزارش نوید شاهد سمنان، ششم فروردین ۱۳۴۷ در شهرستان سمنان، نهمین فرزند خانواده نصیری به دنیا آمد. پدرش عبدالوهاب و مادرش گوهر، او را عبدالحمید نامیدند. پدر کارمند راهآهن بود.
مبارزات علیه رژیم شاهنشاهی
«شهید عبدالحمید نصیری» شش برادر و سه خواهر دارد. ابتدایی را در مدرسه آیت و راهنمایی را در مدرسه امام خمینی خواند. قبل از انقلاب با کمک برادرش مجید در مسجدالنبی جهادیه سرودی اجرا کرد. مضمون آن بیان و افشا کردن ظلم رژیم شاه بود. او با سن کم در راهپیماییها و تظاهرات مردمی شرکت میکرد. با پیروزی انقلاب، عضو بسیج پایگاه شد. کتابها و مجلههای مذهبی از قم میگرفت و مطالعه میکرد. اول دبیرستان به مدرسه دکتر شریعتی رفت. همان موقع خواست به جبهه برود. مادر از او خواست بماند و بعد امتحانهای پایان سال برود. عبدالحمید که با فوت پدر، رابطهاش با مادر عاطفیتر شده بود قبول کرد.
آخرین اذان
خرداد تمام شد و عبدالحمید دوباره از مادر خواست برود و مادر راضی شد. در مرداد ۱۳۶۲ به عنوان بسیجی به کردستان اعزام شد. هرچند در ابتدا سن کم مانع رفتن او شد، ولی با تلاش او و پیگیریهای برادرش توانست برود. در تپّه بصره، نزدیک یکی از روستاهای سردشت مستقر شدند. با حمله شبانه ضد انقلاب، سنگرش هدف آرپیجی قرار گرفت. از ناحیه پشت، پا و قسمتی از سر به شدت مجروح شد. به گفته دوستان، به راحتی امکان جابهجایی او نبود. دوستان، عبدالحمید را داخل پتو گذاشتند تا بدن در صورت حرکت دو نیمه نشود.
نزدیکیهای اذان صبح، عبدالحمید آخرین اذانش را زیر لب زمزمه کرد. با لحن و صوت زیبایش مثل همیشه، دوستان را شاد کرد. ششم شهریور ۱۳۶۲ عبدالحمید پانزده ساله به خواستهاش رسید. پیکرش را بعد از انتقال به سمنان و تشییع، در گلزار شهدای امامزاده یحیی(ع) شهرستان سمنان به خاک سپردند.
انتهای متن/