خار چشم منافقین بود
به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید ابوالقاسم جابرزاده» فرزند علیاصغر، دوم فروردین ۱۳۲۱ در روستای حسینآباد دولاب از توابع شهرستان دامغان به دنیا آمد. در کودکی پدر خود را از دست داد و تحت سرپرستی مادر روزگار را گذراند.
به یاد فقرا
برای سربازی به تهران رفت. در زمان بیکاری به گرمابه برادر میرفت و به او کمک میکرد. در سال ۱۳۴۲ ازدواج کرد و به تهران آمد و همانجا ساکن شد. خداوند به او هفت فرزند عطا کرد. بعد از مدتی در بالای میدان ژاله، خیابان سعدی، خودش گرمابهدار شد. همسر ابوالقاسم نقل میکند: «بعد از کار روزانه به خانه بازگشت. غمگین به نظر میرسید؛ فکر کردم از کار زیاد خسته شده. سفره را پهن کردم و براش غذا کشیدم و گفتم: قاسمجان! بیا غذا بخور تا خستگیات رفع بشه. کنار سفره نشست و لحظاتی با ناراحتی به بشقاب غذا نگاه کرد. پرسیدم: چی شده؟ چرا ناراحتی و غذا نمیخوری؟ گفت: امروز ظهر وقت خوردن غذا دیدم کارگرهایی که برای تعمیر حمام آمده بودند فقط نان و پیاز در سفره دارن. گفتم: برای اینه که اینقدر ناراحتی؟ گفت: آره، وقتی اونا رو اون طوری دیدم، دیگه دست و دلم به غذا خوردن نمیره. گفتم: شما غذا بخور. از فردا من برای کارگرها غذا درست میکنم. گل از گلش شکفت. از فردا با خوشحالی برای همی کارگرها غذا میبرد و شب خوشحال و راضی به خانه بر میگشت.»
خار چشم منافقین
در فعالیتهای انقلاب نقش چشمگیری داشت، تاجایی که بارها منافقین به مرگ تهدیدش کردند. بیشتر فعالیت او در سپاه منطقه نه روبهروی بهارستان بود و در کمیته انقلاب هم به شناسایی خانههای تیمی منافقان میپرداخت.
سرانجام پانزدهم شهریور ۱۳۶۱ منافقین نتوانستند وجود گرانقدر او را تاب بیاورند و در محل کارش ترورش کردند. پیکر پاک او را در خیابان بهارستان تهران با شعار مرگ بر منافق تشییع کردند و به دامغان آوردند. پس از تشییع در دامغان به حسینآباد دولاب بردند و به خاک سپردند.
انتهای متن/