شهید «حسین نوچه‌ناسار» در مصاحبه خود می‌گوید: «باید سعی کنیم انقلاب را بشناسیم. باید بدانیم امام حسین چه می‌خواست و چه هدفی داشت؟ باید بدانیم علی چه دردی داشت. باید در راهی باشیم که درد‌ها کاسته شود. یعنی شیعه واقعی باشیم.»

به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید حسین نوچه‌ناسار» نهم اردیبهشت ۱۳۴۴ در شهرستان سمنان به دنیا آمد. پدرش سیف‌الله، کارگر بود و مادرش فاطمه‌سلطان نام داشت. دانشجوی سال دوم در رشته تربیت معلم بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. یازدهم تیرماه ۱۳۶۵ در مهران توسط نیرو‌های بعثی بر اثر اصابت ترکش به پهلو و پا، شهید شد. مزار او در امامزاده یحیای زادگاهش واقع است.

باید بدانیم امام حسین(ع) چه می‌خواست و چه هدفی داشت

فرازهایی از مصاحبه‌های شهید:

ان‌شاءالله از لشکریان امام زمان باشیم

من حسین نوچه، اعزامی از سمنان. با توجه به این آیه که در روز سه‌شنبه می‌خوانیم: «اللهم اجعلنی من جندک فان جندک هم الغالبون» باید از خدا بخواهیم در راه او قدم برداریم و از لشکریان امام زمان و اسلام باشیم. غیر از اینکه می‌خواهیم به اسلام و مسلمین خدمت کنیم و اینکه اسلام را انتشار بدهیم در سراسر جهان، انگیزه دیگری ندارم. هدفم اول دفاع از اسلام و در مرحله دوم شکست کفر و برای وطن به جبهه می‌روم.

جهاد اگر فقط جهاد اصغر باشد، فایده ندارد

بار ششم است که به جبهه می‌آیم. دانشجوی سال دوّم تربیت معلم هستم. در عملیات‌های محرم و والفجر مقدماتی شرکت کردم. چیزی که لازم است بگویم، مهمّ دفعات آمدن به جبهه نیست و این افتخار محسوب نمی‌شود، مهمّ این است که چه کردیم در این دوره‌ها؟ آیا با همان وضعی که آمده بودیم، برگشتیم یا اینکه فرق کردیم؟ اگر به همان شکل اول برگشتیم، وای برما! جهاد اگر فقط جهاد اصغر باشد، فایده ندارد.

باید بدانیم امام حسین چه هدفی داشت

بار هشتم است که به جبهه می‌آیم. انگیزه‌ای که مرا به اینجا کشاند، یکی این بود که خودم را مسلمان می‌دانم. دفاع از اسلام بر هر مسلمانی واجب است. این طور نیست که فقط شعارمان «هیهات من الذله» باشد، بلکه باید به این شعار جامه عمل بپوشانیم. اگر امام حسین(ع) این شعار را داد به پایش ایستاد و جانش را در این راه گذاشت. بر ما که خودمان را مسلمان می‌دانیم واجب است که این ذلت را نپذیریم، چراکه ذلت برای اسلام نیست، برای جبهه کفر است. ذلت برای جبهه ناحق است.

انگیزه‌ی دوّم این که امام فرمودند: «باید به جبهه بروند این جوان‌ها و دفاع از اسلام برایشان واجب است.» من هم جوان بودم و باید به ندای رهبرم لبیک می‌گفتم. از این جهت پا به این مکان مقدّس گذاشتم. به اینجا که آمدم، درس‌های بسیاری از همین بسیجی‌های کم سنّ و سال آموختم. این را هم باید بگویم که این‌چنین نیست که ما چشم و گوش خود را بسته و به این مکان آمده باشیم یا احساسات، ما را فرا گرفته باشند. خیر این‌چنین نیست، بلکه با دید باز آمدیم. چرا که می‌دانستیم، مقدار خیلی جزئی هم می‌دانستیم و همین مقدار جزئی ما را به این مقام رساند. می‌دانستیم قرآن خیلی مسایل راجع‌به کشته شدن بیان می‌کند. می‌دانیم اینجا کشته شدن دارد، اسیر، معلول و مجروح شدن دارد، همه این‌ها برای ما افتخار است.

اگر ما در این راه کشته می‌شویم، می‌دانیم قرآن گفته است که این‌ها زنده‌اند و در نزد خدای خودشان روزی می‌خورند. چه سعادتی بالاتر از این که بنده‌ای در نزد مولایش روزی بخورد؟ آیا ما این را جهل می‌دانیم؟ در ضمن این را هم می‌دانیم که اجر شهید هرگز ضایع نمی‌شود.

باید سعی کنیم انقلاب را بشناسیم. باید بدانیم امام حسین چه می‌خواست و چه هدفی داشت؟ باید بدانیم علی چه دردی داشت. باید در راهی باشیم که درد‌ها کاسته شود. یعنی شیعه واقعی باشیم. شیعه بودن یعنی مسئولیت داشتن. پس مسئولیت بزرگی بر عهده ماست. مسئولیتی که هرکسی نمی‌تواند آن را تحمّل کند. خانواده‌های شهدا، این چشم و چراغ ملت، بدانند فرزندانشان به کمال رسیدند. انسان به وجود آمده که به کمال برسد. من هر چه دارم از پدر و مادرم دارم. این‌ها هادیان من بودند. این‌ها به من خط دادند.

عده‌ای هستند که ضربه می‌زنند به انقلاب. عده‌ای ناآگاهانه و عده‌ای آگاهانه کاری انجام می‌دهند.‌ ای عزیزانی که در خط هستید! بیایید آن‌ها را شناسایی کنید. اگر اصلاح نمی‌شوند، کنارشان بزنید و نگذارید در جامعه باشند.

اما دانش‌آموزان که امید‌های انقلاب و سرمایه این کشور هستید، و‌ ای معلم‌ها! بدانید دانش‌آموزان نهالی هستند که هرطور شما بخواهید، حالت می‌گیرند. بیایید این نهال‌ها را مستقیم نگاه داریم. بیایید خودتان عمل کنید به همه چیز‌هایی که به آن‌ها می‌گویید.

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده