مانند شهدا، آسمانی شدن سخت است
«شهید محمد اردکانیزاده» دوم شهریور ۱۳۳۸ در روستای زرگرآباد از توابع شهرستان دامغان به دنیا آمد. پاسدار بود. بیستم فروردین ۱۳۶۵ در جاده خندق عراق بر اثر اصابت ترکش به فک، سینه، دست و پا، مصدوم شد. یازدهم اردیبهشت ۱۳۶۵ در بیمارستان طالقانی تهران بر اثر عوارض ناشی از آن به شهادت رسید. نوید شاهد سمنان گفتگویی با «ملیحه اردکانیزاده» فرزند این شهید گرانقدر، مخترع و عضو هیئت علمی دانشگاه دامغان انجام داده است که تقدیم حضور علاقهمندان میشود.
شهادتش در شب تولدم رقم خورد
اردکانیزاده گفت: من متولد دوازدهم اردیبهشت ۱۳۶۱ هستم و پدرم یازدهم اردیبهشت ۱۳۶۵ به شهادت رسید. یعنی در شب تولد چهار سالگی من ایشان به شهادت رسید. پدرم مدیر تربیتبدنی سپاه سنندج بود و به مدت سه سال از کشتیگیران بنام زمان خودش بود. در همان سالی که به شهادت رسید، عضو تیم ملی کشتی بود، ولی پیش از اعزامش به مسابقات جهانی به شهادت رسید. من در آن زمان خیلی سنم کم بود، اما یک خاطرهای که از آن دوران به یاد دارم این است که یک بار همراه پدر به سالن کشتی رفته بودیم. با آنکه دختر بچه بودم، ولی من را همراه خود برده بود و آن زمانی که کشتی میگرفت را خوب بهخاطر دارم و من فکر میکردم که آنها در حال دعوا هستند و به همین خاطر گریه کردم. وقتی که پدرم دید من در حال گریه کردن هستم، کشتی را رها کرده و به سمت من آمد. این خاطره را از ایشان به یاد دارم.
آنها آسمانی بودند
این فرزند شهید اضافه کرد: چند خاطره کوچک دیگر نیز به یاد دارم و آن هم این است که وقتی از سر کار به خانه میآمد، هرچند که خسته بود ولی مرا سوار موتور میکرد و دور میزد. او میدانست که من همیشه در آن ساعت پشت در منتظرش هستم و ایشان هم با همه خستگیاش این کار را انجام میداد. فکر میکنم که اگر بخواهیم در مورد شهدا صحبت کنیم کار خیلی سختی است، زیرا آنها انسانهای خاصی بودند و همه آنها انتخاب شده از سوی خدا هستند و هر موقع که در مورد آنها صحبت میشود، همه از خوبیهایشان سخن میگویند. من در مورد خصوصیات پدر از دوستان و همراهانشان همچنین سرداران بزرگ سپاه در سنندج سوال کردهام، از مربیان بنام کشتی جویا شدهام و حتی از اعضای خانواده نیز جویای اخلاق و رفتار ایشان شدهام که همه از اخلاق خوب و مهربانی ایشان صحبت میکنند.
همچنین از جوانمردی ایشان خیلی صحبت شده است. بسیار اهل صلهرحم بود و حتی برای مدت زمان کوتاهی هم که میشد به اعضای خانواده خودشان سر میزدند. در کنار این موضوع از خندهرو بودن و خوشرفتار بودن و مهربانی ایشان صحبت بسیار است و من خودم بسیار متعجبم که یک فرد چقدر میتواند مهربان و صبور باشد. ایشان با تمام پستهایی که داشت، مناعت طبعش واقعاً جای تعجب و تحسین دارد. بسیار خرسندم که فرزند ایشان هستم. اما خیلی سخت هم است که فرزند ایشان باشی، چون همه شما را میخواهند با ایشان مقایسه کنند و این خیلی کار را برای شما سخت میکند. واقعا آنها آسمانی بودند و این آسمانی شدن خیلی کار سختی است. امیدوارم که خودشان کمک کنند تا ما بتوانیم شرمنده آنها نباشیم و در آن دنیا و ما را به عنوان فرزندشان شفاعت کنند.
مدال طلای مسابقات جهانی
اردکانیزاده درخصوص دستاوردهای علمی خود اظهار داشت: دکترای من فیزیولوژی و تغذیه ورزشی است و بالغ بر ۳۵ مقاله آیاسآی و علمی پژوهشی دارم. بالغ بر شش کتاب دارم که هم تالیف هستند و هم ترجمه و طرحهای پژوهشیام در سطح استان و یا حتی ملی اجرایی شدهاند. امسال ما یک اختراع داشتیم که با یک تیم پژوهشی در مسابقات اختراعات و نوآوری کَمفِست ۲۰۲۴ ترکیه، مدال طلا را آورد. این اختراع ما، یک دستگاه اسکن عضلات است که کمک میکند آسیبهای عضلانی مثل استرینها یعنی پارگی عضلات و رباطها با این دستگاه اسکن شوند و گزارش این دستگاه به صورت اپلیکیشن بر روی گوشی موبایل قابل دسترسی است و به نحوی مراجعه به امآرآی و تصویربرداریها را آسانتر و این کار را در مطب پزشکان ممکن میسازد. این دستگاه، کوچک و قابل حمل است که فعلاً ما توانستیم بخش اسکن و یا دیاک عضلانی آن را انجام دهیم که این بسیار برای جامعه پزشکی مفید است و از هزینههای درمان، رفتوآمد و ترافیک میتواند به طور قابل ملاحظهای میکاهد.
حافظ کل قرآن میشوم
این فرزند شهید ادامه داد: در چندین جشنواره مثل جشنواره حرکت که جشنواره انجمنهای علمی است، با تیم انجمن علمی علوم ورزشی دانشگاه دامغان که بنده استاد راهنما و استاد مشاور آنها هستم هم در جشنواره پانزدهم و هم جشنواره شانزدهم جزو برگزیدگان جشنواره بودیم. در سطح علمی نیز الان در حدود بیست سال است که مشغول به تدریس هستم و ده سال هم است که عضو هیئت علمی شدهام. در مباحث فرهنگی نیز کارهای بسیاری انجام دادهایم؛ بنده حافظ چند جز از قرآن کریم هستم که به امید خدا برنامهام این است که بتوانم حافظه کل قرآن شوم، اما در دوران دبیرستان و دانشجویی جزو افرادی بودم که در مسابقات قرآن همواره مقام میآوردم. در مسابقات ورزشی نیز همیشه مقام میآوردم؛ مدال طلای دانشجویان شاهد و ایثارگر در رشته شنا در سال ۱۳۸۲ دانشگاه شهید بهشتی را کسب کردهام. الان نیز که مدیر پشتیبانی معاونت فرهنگی دانشگاه دامغان هستم، معاون بسیج اساتید دانشگاه نیز هستم و همچنین در تمام فعالیتهایی که بچههای بسیج در دانشگاه دارند، شرکت میکنم.
مانند پدرانمان گوش به فرمان رهبر هستیم
اردکانیزاده موفقیتهای خود را مرهون خداوند متعال دانست و تصریح کرد: با توجه به تمام دستاوردهایی که در این چند مدت اخیر داشتم که به عنوان مربی و استاد نمونه در سطوح مختلف انتخاب شدم، اما باز هم بر این باورم که هیچ دستی بالاتر از دست خدا نیست و در کنار آن دعای پدرم در حق من. چون ما به شخصه اجر و قربی در نزد خداوند نداریم و همه اینها از دعاهای پدرم و همراهی ایشان است. یک ایدهای که الان بنده دارم این است که شاید الان جبهه جنگ سخت مانند دفاع مقدس برای ما وجود نداشته باشد، اما سلاحی که من الان به دست دارم سلاح علم و ایمان است و تا آخرین نفَس به فعالیت خود در جبهه علم و ایمان ادامه خواهم داد؛ همانطور که رهبر عزیزمان فرمودند: در بحث ایمان، علم و امید به آینده جوانان را قوی کنید، حتماً از ایشان فرمانبری میکنیم، همانگونه که پدرانمان از رهبرشان فرمانبرداری کردند.
توکل به خدا، امید و تلاش، رمز موفقیت انسانها است
این فرزند شهید در پایان گفت: من دو فرزند دارم که حضور آنها در ابتدا سختیهای خاص خودش را داشت، اما حمایت و پشتیبانی همسرم بسیار کمکرسان من در طی کردن این مسیر بوده است. در کنار این موضوع برنامهریزی و کاستن از کارهای متفرقه و کار کردن هدفمند، بسیار موثر در کسب موفقیتها است. نسل جوان ما باید بدانند که توکل به خدا، امید و تلاش بسیار به انسان در کسب موفقیت کمک میکند. امید به خدا، آینده و کشف استعدادهای درونیشان، آنها را به اوج قلههای موفقیت میرساند و آدم را در همه مراحل، موفق و پیروز مینماید.
گفتگو از حمیدرضا گلهاشم