همچون علیاکبر و علیاصغر، راه امام حسین(ع) را ادامه میدهیم
به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید علیاکبر قاسمپور» بیستم مرداد ۱۳۴۶ در شهرستان سمنان دیده به جهان گشود. پدرش رمضان، کارگر کارخانه آجر سفال بود و مادرش سکینه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و دوم بهمن ۱۳۶۴ در امالرصاص عراق بر اثر اصابت ترکش به پا، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده یحیای زادگاهش قرار دارد. برادرش علیاصغر نیز به شهادت رسیده است.
فرازهایی از وصیتنامه شهید:
راه امام حسین(ع) را ادامه میدهیم
با سلام بر سرور شهیدان عالم، حسینبنعلی(ع) که شهید شدن در راه خدا را به ما آموخت و همانطوری که حسین(ع) درس شهامت و شهادت در راه خدا را به ما آموخت، ما هم یاد گرفتیم و اگر خدا ما را قبول درگاه خویش قرار دهد به آن عمل خواهیم کرد و راه خود را که راه ائمه اطهار و حسین(ع) است پیش گرفتیم و ما آنقدر در این راه پیش میرویم تا با معشوق خود دیدار کنیم و با خون خود درخت اسلام و انقلاب را آبیاری کنیم و ما از قاسمبنالحسن(ع) درس آموختیم و راه پاک آن شهید کربلا و علیاکبر و علیاصغر شیرخوار امام حسین(ع) را خواهیم رفت و باید با خون آنان مبارزه کنیم و تا اماممان زنده بماند و ما هم به ندای امام گوش دادیم؛ همچون آنان لبیک گفتند و عمویشان را تنها گذاشتند و به نبرد برخاستند تا شهید شدند و ما هم به جبههها آمدیم تا راه آنان را و راه سرور شهیدمان امام حسین(ع) را ادامه بدهیم و اماممان را تنها نگذاریم تا انقلابمان به پیروزی نهایی برسد.
ملت ما پرخروشتر از گذشته شدهاند
ولی این را باید بدانیم که ما دشمنان زیادی در انقلابمان داریم. کسانی هستن که با ما روبرو هستند و معلومند، ولی کسانی هستند که دارند از داخل به کشورمان ضربه میزنند و ما هم به آنها میگوییم که ای منافق دورو! که رفتی هفت تیر درست کردی و خون ۷۲ تن از یاران رهبر را ریختی و تو که هشت شهریور درست کردی و دو تن از عزیزترین سروران ملت ایران را شهید کردی، ولی سودی برای شما نداشت و بلکه ملت ما پرخروشتر از گذشته شدند و شما هم فکر کنید که چه سودی دارد که این کارها را میکنید. پس به عقل بیایید و خون شهیدان را پایمال نکنید که فردای قیامت باید جوابگوی این خون شهیدان باشید.
مانند زینب کبری(س) صبر پیشه کنید
یک وصیت به شما پدر و مادر عزیزم دارم که ای مادرم! تو دو سال به من شیر دادی و خون جگر خوردی تا مرا بزرگ کردی، پس شیرت را به من حلال کن که تو فردای قیامت پهلوی فاطمهزهرا روسفید هستی. پس شما باید همانند حسینبنعلی(ع) و زینب کبری(س) صبر داشته باشید که علیاصغر شیرخوار و علیاکبر که در جلوی چشمان امام شهید کردند، ولی او صبر داشت و برادرش عباس سقای دشت کربلا را دو دستش را از بدنش جدا کردند و آخر او را هم بعد از نماز ظهر و عصر شهید کردند. ولی او صبر داشت و شما هم باید از او درس صبر بیاموزید که دشمنان اسلام چشمشان کور شود و باز هم ای پدر و مادرم! ناراحت نباشید و خدا را شکر کنید که پسرتان در راه دین اسلام، قرآن و حفاظت از شرافت و ناموس مردم ایران و سلامتی امام امت آمدیم به جبهه تا با کافران و دشمنان قرآن بجنگیم که در آن دنیا هم شما پهلوی ائمه اطهار، امامان و خداوند متعال روسفید هستید و هم ما پیش شما. صبر داشته باشید که قرآن میفرماید: «انالله معالصابرین؛ خداوند دوست میدارد صابرین را» که خداوند یک صبر جمیلی را به شما خانوادههای شهدا عنایت فرماید.
هر روز از روز قبل پرخروشتر و پایدارتر بر ضد استکبار بجنگید
شما ای خواهران غمدیده و داغدار من! پس شما هم باید مانند زینب کبری(س) و برادر بزرگوارش حسینبنعلی(ع) و ابوالفضل عباس(ع) علمدار لشکر سپاه اسلام و دو پسرش عون و جعفر را شهید کردند ولی آن شیرزن کربلا صبر را پیشه کرد و صبورانه در مقابل تبلیغات دشمنان ایستادگی و پایداری نمود و پاسخ دندانشکنی به آنان میداد و شما هم با حجاب خود بیشتر از پیش نگه دارید و گریه و زاری نکیند که اگر خدا مرا قبول کند به پهلوی برادرم میروم و او را از برادری تنها نمیگذارم. من دیگر وصیتی ندارم و فقط از شما امت شهیدپرور عاجزانه میخواهم که جبههها را یاری کنید و امام امت، این اسطوره پاک پیامبران و نایب امام زمان(عج) را تنها نگذارید و او را یاری کنید و ندای لبیک او را گوش فرا دهید و شما مثل مردم کوفه نباشید که انشاءالله نیستید و امامتان را فراموش نکنید که هر روز از روز قبل پرخروشتر و پایدارتر بر ضد استکبار میجنگد.
پیمان میبندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین(ع) همراه باشم
در پایان از شما امت حزبالله میخواهم که امام را دعا کنید و من هم سلامتی امام امت، پیروزی رزمندگان، آزادی کربلا و قدس، نابودی ستمگران جهان و سلامتی شما امت شهیدپرور را از خداوند متعال خواهانم. سلام مرا به رهبر عزیزم برسانید و بگویید که تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام و مبارزه را ترک نخواهم کرد و با خداوند پیمان میبندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین(ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان(عج) به اجرا درآید. ای مادرم! تو خوب مرا داماد کردی چه معشوقی که برایم یافتی، عروسم تیر است و حجلهام سنگر من.
از عرش ندای ربنا میآید
آوای خوش خدا خدا میآید
گویند که وا کنید درهای بهشت
مهمان خدا زکربلا میآید
انتهای متن/