خوب اسماعیلت را تماشا کن!
به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید اسماعیل جلالی» فرزند علیجمعه و فاطمهزهرا، پانزدهم فروردین ۱۳۴۵ در روستای قلعه چهارده (دیباج) از توابع شهرستان دامغان به دنیا آمد. از کودکی بچه پرجنب وجوشی بود. اصول دینی اسلام را خیلی زود یاد گرفت و خود را به آنها مقید کرد. در دامپروری کمک حال پدر و مادرش بود.
یازده ماه مجاهدت
دوره ابتدایی را در مدرسه هدایت دیباج و راهنمایی را در مدرسه امیرکبیر با نمرات خوبی به پایان رساند. برای ادامه تحصیلاتش در هنرستان کشاورزی امیرآباد ثبت نام کرد، ولی به علت نبودن شرایط مناسب آموزشی فقط سه روز در آنجا دوام آورد. به خانه برگشت و دنبال کارهای جوشکاری و کارگری ساختمان رفت. در سال ۱۳۶۳ هجده ساله بود که بعد از طی مراحل آموزشی در مشهد، عازم جبهه گردید. مدت یازده ماه به شایستگی در جبههها خدمت کرد و در طول این مدت یکبار مجروح گردید.
اسماعیلت را برای بار آخر ببین
خواهر اسماعیل نقل میکند: «بعد از ازدواجم در تهران ساکن شدیم. مادر به ما خبر داد: اسماعیل از جبهه مرخصی گرفته، اگه میخواین بیاین. دلم برای دیدنش پرمیکشید. چهل و پنج روز بود که او را ندیده بودم. خیلی زود به اتفاق همسرم راهی شدیم. به در خانه مادر رسیدیم. اسماعیل در را باز کرد. ما را که دید جلوتر آمد و سلام کرد. بعد دست در گردنم انداخت و مرا بوسید. خیلی تعجب کردم. پرسیدم: داداش! چیزی شده؟ تو که اهل این کارها نبودی. باز هم خندید و گفت: آبجی! خوب اسماعیلت رو تماشا کن، بار آخریه که منو میبینی. از حرفش جا خوردم. بعد هم گفتم: حتماً شوخی کرده. طولی نکشید که با خبر شهادتش دوباره عازم دامغان شدم.»
سرانجام بیست و سوم دیماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای پنج در منطقه شلمچه شرکت کرد و براثر برخورد ترکش به سر و سینهاش به دیدار حق شتافت. دومین شهید خانواده است. بیست روز قبل از شهید شدن او برادر بزرگترش الیاس، به شهادت رسیده بود. پیکر پاک اسماعیل را به زادگاهش بردند و در گلزار شهدای امامزاده محمد(ع) دیباج به خاک سپردند.
انتهای متن/