توسل به حضرت زینب (س) گره از مشکلاتمان باز میکند
پنجم جمادیالاول ولادت امالمصائب، حضرت زینب (س) است که صبر و پایداریاش در تاریخ بینظیر بوده و هرگز تاریخ، مصائبی به عظمت مصائب این حضرت به خود ندیده است. حضرت زینب (س) از پرستاری امام زمانش حضرت زینالعابدین (ع) و دیگر بیماران و مصیبتزدگان اهل بیت (ع) با تحمل آن همه سختیها و ناملایمات، آنی فروگذار نبود و تا آخرین رمق، دِین خود را به مکتب و رهبرش ادا کرد. پرستاری وظیفه سنگین و ارزشمندی است و پرستار متعهد باید با صبر و حوصله، تحمل هر نوع ناملایمات برای انجام خدمتش بنماید و چنین کاری از عهده هرکس برنمیآید. به همین مناسبت نوید شاهد گفتگویی با «بتول بابایی» همسر جانباز ۷۰ درصد بصیر «مرتضی کاشفی» انجام داده است که تقدیم حضور علاقهمندان میشود.
انگیزهای الهی برای اجرای سنت پیامبر خدا داشتم
بابایی درخصوص نحوه ازدواج با همسرش گفت: در سال ۶۵ با ایشان ازدواج کردم و حاصل زندگیمان سه فرزند پسر است؛ من پس از مجروحیت همسرم با ایشان ازدواج کردم. زمان پیروزی انقلاب مصادف شده بود با نوجوانی من و تمام این صحنههای انقلاب را با چشم میدیدم؛ اعزام رزمندگان به جبهه را با چشم خود دیده بودم و شهدایی که میآوردند و در مراسم تشییع آنها شرکت میکردیم. ما هم همیشه دوست داشتیم کاری برای انقلابمان انجام دهیم و سهمی داشته باشیم. آن زمان همه با همه همدل بودند و مشارکت زیادی برای پیروزی انقلابمان انجام میدادند. با همه این اوصاف، خودم داوطلب شدم و برای ازدواج با ایشان اعلام آمادگی کردم.
این همسر جانباز بصیر در ادامه اضافه کرد: محل زندگیمان به هم نزدیک نبود. در یک مجلس یک خانمی که واسطه ازدواج برای جانبازان بود، ایشان را به من معرفی کرد و گفت که چنین جانبازی است و تا حالا کسی حاضر به ازدواج با ایشان نشده، چون جانباز بصیر و از ناحیه پاها هم مجروح است. بعد از آن به خانه رفتم و درمورد آن فکر کردم. به یاد آن روزهایی که با خودم عهد بسته بودم، کاری برای انقلاب انجام دهم، با این خانم تماس گرفتم و موافقت خود را اعلام کردم، چون هدف و انگیزه من الهی بود و این ازدواج صورت گرفت. ایشان با واکر به خواستگاری من آمد. همسرم در سال ۶۳ در سردشت در عملیات شناسایی از ناحیه دو چشم مجروح شده بود و پای چپش نیز ۱۳ سانتیمتر کوتاهی و پای راستش هم پلاتین داشت.
توسل به حضرت زینب (س) گره از مشکلاتمان باز میکرد
بابایی از سادگی زندگی با همسرش اینچنین گفت: من در یک خانواده مذهبی رشد کردم. مادرم سواد قرآنی داشت و زن بسیار مومنی بود. آن زمان قبل از انقلاب که من کوچک بودم، به من میگفت: «همسر یک انسان اگر دست و پا هم نداشته باشد، همه کس او است و احترام به او واجب است.» زمانیکه من به او ماجرای همسرم را گفتم، این موضوع را مشتاقانه پذیرفت. چون ما در دامن چنین مادری بزرگ شده بودیم، وقتی وارد زندگی ایشان شدم، واقعاً سختیای احساس نکردم، چون آمادگی داشتم. حتی اوایل زندگیمان که خانه نداشتیم، بنیاد شهید تعدادی خانه تهیه کرده بود با عنوان یازده دستگاه که برای زندگی به همسران شهدا میدادند. چون همسر من هم جانباز ۷۰ درصد بود، یک خانه را به مدت ۴ سال به ما دادند و ما در آنجا زندگی میکردیم. آن خانه حتی برقکشی هم نشده بود. روشنایی خانه ما با فانوس بود و زندگی بسیار سادهای داشتیم. من در این مدت با عشق و علاقه از ایشان پرستاری میکردم و بعد از مدتی رانندگی یاد گرفتم و با ماشین ایشان را برای درمان و دیگر کارهایمان به بیرون میبردم. آن زمان با نور چراغ ماشین حیاط خانه را روشن میکردیم. بعد از این مدت به لطف خداوند خانهای ساختیم و به آنجا نقل مکان کردیم. با مددی که از حضرت فاطمه (س) و حضرت زینب (س) میگرفتم، تمام مشکلات زندگیمان حل میشد و راههایی پیش روی ما باز و تمام مشکلاتمان برطرف میشد.
همسرم مهربان و دستودلباز است
همسر این جانباز بصیر اظهار داشت: من هیچگاه از اینکه همسر یک جانباز شدهام، پشیمان نیستم و از اینکه خداوند این زندگی را برای من رقم زده است، واقعاً لذت میبرم و او را همیشه شکر میکنم. پیش از ازدواج، ایشان را نمیشناختم و بعد از ازدواج با روحیاتش آشنا شدم. او فوقالعاده مهربان، خوش اخلاق و دستودلباز است. پدرم به او اعتماد زیادی دارد و او را مانند فرزند خود میداند.
خداوند کمی از صبر حضرت زینب (س) را نصیبم کرد
بابایی درخصوص صبر و استقامت حضرت زینب (س) گفت: من واقعاً نمیتوانم از صبر و استقامت حضرت زینب (س) سخن بگویم که این بانوی بزرگ چگونه با این همه مصیبتها کنار آمد. شاید خداوند کمی از صبر این حضرت را نصیبم کرد و این توفیق شامل حال من شد که بتوانم این زندگی را پیش ببرم و بچههایم را سر و سامان دهم.
دخترانم! حجابتان را رعایت کنید تا شرمنده حضرت فاطمه (س) نشویم
این همسر جانباز ۷۰ درصد در پایان گفت: توصیهای به نسل جوان کشورم دارم و اینکه سیره ائمه (ع) را مورد مطالعه قرار دهند و در زندگی خود پیاده کنند، چون این روزها فضای مجازی وقت انسان را پُر میکند، اگر از نظر اعتقادی قوی نباشیم ممکن است در دام دشمن بیفتیم. امیدوارم جوانهای ما مخصوصاً دختران ما حجابشان را رعایت کنند تا ما شرمنده حضرت فاطمه (س) نشویم.
گفتگو از حمیدرضا گلهاشم