تلاش دوازده ساله برای معرفی شخصیت ممتاز یک شهید
کتاب مهاجر چاشم به قلم جانباز دفاع مقدس عبدالله دخانیان، زندگی و خاطرات سردار شهید حجتالاسلام «سید احمدعلی نبویچاشمی» است. نوید شاهد به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی گفتگویی با نویسنده این کتاب انجام داده است که تقدیم حضور علاقهمندان میشود.
سید احمدعلی، شخصیت ممتازی داشت
دخانیان درخصوص نام کتاب و نحوه آشنایی خود با شهید گفت: «شهید سید احمدعلی نبویچاشمی» از عنفوان جوانی یعنی از ۱۲ سالگی، روستای چاشم از توابع شهرستان مهدیشهر را ترک میکند و وارد شهر میشود، از آنجا به حوزه علمیه میرود، تمام لحظات عمرش در مهاجرت بسر میبرد و در همان مهاجرت به شهادت میرسد؛ به همین علت نام این کتاب را «مهاجر چاشم» گذاشتم. آشنایی من با شهید به سال ۱۳۵۴ برمیگردد؛ زمانی که شهید در حال فرار از دست ساواک بود، به روستای آدران که در جاده تهران ساوه قرار داشت، میرود. همان موقع من در آنجا مشغول کار بودم. ایشان با نام مستعار موسوی فعالیت میکرد و در همانجا با هم آشنا شدیم. بعد از مدتی ایشان بازگشت و پس از پیروزی انقلاب، در سپاه سمنان مشغول شد. در عملیات والفجر هشت زمانی که من در امالرصاص بودم، خبر دادند که ایشان به شهادت رسیده است. پیش از شهادت در سپاه شهرکرد، قم و شهرری نیز حضور داشت که با هم در ارتباط بودیم. ایشان انسانی به شدت خوش اخلاق و انقلابی بود. همیشه به دنبال مسائل انقلاب میگشت. ویژگیهای سید احمدعلی را در این کتاب بسیار زیاد نوشتهایم و واقعاً شهید یک شخصیت ممتازی داشت.
دوازده سال تحقیق برای نگارش یک کتاب
این نویسنده درخصوص دشواریهای نگارش این کتاب اضافه کرد: این کتاب نقل قول از خانواده، همرزمان و بخشی هم از خاطرات من با شهید است. ایشان هیچگاه حاضر به تعریف از خود نبود اما در زمانیهایی که باهم بودیم با اصرار زیاد از خاطراتش میپرسیدم و مقداری از متن کتاب، همین خاطراتی است که ایشان نقل میکرد. چون شهید از دوران نوجوانی در حال مهاجرت بود، جمعآوری خاطراتش بسیار دشوار بود. تقریباً ۱۲ سال طول کشید تا جمعآوری خاطرات این شهید به پایان برسد. از دوازده سالگی تا زمان شهادتش، حدود ۲۶ سال دائما درحال مهاجرت بود. پیدا کردن همرزمان و تمام کسانی که با ایشان خاطره داشتند، بسیار سخت بود. ما به لطف خداوند توانستیم همرزمان و کسانی که با ایشان خاطره داشتند را طی این سالها پیدا کنیم و خاطرات ایشان از شهید را بنویسیم. اگر کسی را معرفی میکردند و من نمیشناختم، بسیار جستجو میکردم تا این شخص را پیدا کنم، مدت طولانی میگشتم تا حتی یک خاطره از شهید جا نماند. عنایت خداوند و لطف شهید باعث شد که بتوانم این کار را به پایان برسانم.
آثار منتشر شده
دخانیان درخصوص دیگر آثارش اظهار داشت: چهار اثر دیگر پیش از این کتاب دارم. «راز ناگفته» زندگی و خاطرات سردار «شهید ناصر ترحمی»، «مگیبشیون» زندگی و خاطرات سردار «شهید محمدرضا خالصی» «به رسم شمشاد» خاطرات سردار «شهید عباس مطیعی» و زندگی و خاطرات سردار شهید «استاد حسینی.» کتاب مهاجر چاشم را تابهحال سه بار نوشتهام که دوتای اول در جلسات نقد کتاب مورد قبول واقع نشد و کتاب سوم را به لطف خداوند با شیوه متفاوت به تحریر درآوردم که مورد استقبال قرار گرفت. فقر اطلاعات درمورد شهید داشتیم، با دشواری توانستم اطلاعات مورد نیاز کتاب را به دست آورم. شاید این کتاب در شأن شهید نباشد، اما در حد کمی توانستیم خصوصیات، خلقیات و فعالیتهای بیشمار شهید را به آیندگان معرفی کنیم.
میخواهیم از جنگ درس بگیریم
این نویسنده کتاب درخصوص اهمیت نوشتن کتاب در حوزه ایثار شهادت گفت: نوشتن کتاب در این حوزه بسیار امر مهمی است. ما میخواهیم از جنگ درس بگیریم و در آینده از این درسها بهره ببریم. شاید امروز این خاطراتی که ما نقل میکنیم، بدیهی و ساده به نظر برسد، اما در آینده از این نوشتهها، داستان، شعر و فیلم تولید میشود که اینها همه دستور و نحوه زندگی انسان است. مقام معظم رهبری (حف) میفرمایند: «تاریخ جنگ را اگر شما ننویسید، دیگری میآید و دروغ مینویسد» و آن را تحریف میکنند و این مسئلهای است که دشمن میخواهد جنگ ما را تحریف کند. گاهی چیزهایی از جنگ میشنویم که واقعاً کسانی که در جنگ بودند، میدانند که چنین مسائلی در آنجا مطرح نبوده است.
ادبیات ساده و روان راهکار افزایش مطالعه
دخانیان درخصوص راهکار افزایش مطالعه عمومی در جامعه تصریح کرد: در گذشته مردم حوصله داشتند و کتاب و ادبیات سنگین را مطالعه میکردند، اما الان از حوصله مردم خارج است که بخواهند ادبیات سنگین را انتخاب کنند و آن را مطالعه کنند. یکی از مهمترین راهکارهای افزایش مطالعه در سطح جامعه این است که از ادبیات ساده و روان در نگارش خود استفاده کنیم تا خوانندگان جذب کتاب شوند.
نگارش خاطرات، یک وظیفه است
این جانباز دفاع مقدس در پایان گفت: از تمام جامعه معزز شاهد و ایثارگر و تمامی کسانی که به نحوی با جنگ در ارتباط بودند، تقاضا دارم که خاطراتشان را خودشان بنویسند. این کار ریا نیست، وظیفه است. اگر ریا باشد ما حتی یک قدم جلو نمیگذاریم. اینها وظیفه است که ما باید بگوییم تا نسل جوان بشنوند و استفاده کنند.
گفتگو از حمیدرضا گلهاشم