يکشنبه, ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۴۶
کتاب «مهتابی شوءِ اَروُنَه»، به قلم غلامرضا حافظی، مجموعه خاطرات شهید حاج غلامرضا داودی است.

به گزارش نوید شاهد سمنان: کتاب «مهتابی شوءِ اَروُنَه» [۱] به قلم غلامرضا حافظی، مجموعه خاطرات شهید حاج غلامرضا داودی است.

«مهتابی شوءِ اَروُنَه»؛ خاطرات شهید حاج غلامرضا داودی

این کتاب به سفارش اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان سمنان و با اهتمام دفتر زنان این اداره‌ کل و با حمایت بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان نخستین بار در سال ۱۴۰۰ توسط انتشارات صریر در ۱۴۲ صفحه منتشر شده است.

 

در قسمتی از متن این کتاب می‌خوانیم:

خانه ما پشت مسجد بود. تا او در خودرو را قفل کند و به خانه ما برسد، پدرم پشت در حیاط رسیده بود. قبل از اینکه حاجی زنگ در را بزند، پدرم در را باز کرد و همدیگر را در آغوش کشیدند. پدرم طوری آقا غلامرضا را در بغلش می‌فشرد، انگار فرزند شهیدش، عباس آمده. بعد دستش را گرفت و با هم وارد اتاق شدند. مادر و خواهرم هم آمدند و احوالپرسی کردند.

هر وقت حاجی می‌آمد، اهالی خانه احساس بسیار خوبی داشتند. والدینم او را مثل عباس خود می‌دیدند و ما بچه‌ها هم حس می‌کردیم برادرمان آمده. پدرم از احوال پدر و مادر حاجی پرسید. او گفت: «هنوز خدمتشان نرفته‌ام، ولی ان‌شاءالله خوب‌اند.» پدرم با شرمندگی گفت: «کاش اول خدمت پدر و مادرت می‌رسیدی». او لبخندی زد و چیزی نگفت. شاید برای اینکه حرف را عوض کند، رو به من کرد و گفت: «با درس و مدرسه چطوری؟»

گفتم: «خوبه.»

گفت: «دفتر و کتابت را می‌آوری ببینم؟»

از اینکه از درس‌هایم پرسید، خوشحال شدم. سریع همه کتاب‌ها و دفتر‌هایم را آوردم و نمره‌هایم را نشانش دادم. او هم ورق زد و مرا تشویق کرد و گفت: «رزمندگان و شهدا رفتند سنگر‌های جبهه را پر کردند و با خون خود از اسلام و وطن در حال دفاع هستند و شما‌ها باید با تلاش بیشتر و درس خواندن خود در سنگر مدرسه، از اسلام و میهن اسلامیمان دفـاع کنید.» بعد از تحسین و تشویقم گفت: «حرف ح را خوب می‌نویسی، اما اگر بیشتر دقت کنی و گوشه‌دار ننویسی، زیباتر می‌شود.»

 

*****

[۱] «مهتابی شوءِ اَروُنَه» به گویش سمنانی به معنای شب مهتابی اروانه است. روستای اروانه از توابع شهرستان سرخه است.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده