راه من راه خونین اسلام فقاهت و تشیع است
به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید سید محمود زرگر یکم آبان ۱۳۳۸ در شهرستان سمنان به دنیا آمد. پدرش سیدعلی و مادرش خیرالنسا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. جهادگر بود. سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. از سوی جهادسازندگی به جبهه رفت. نوزدهم اسفند ۱۳۶۲ در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به کتف، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده اشرف زادگاهش قرار دارد.
فرازهایی از وصیتنامه شهید:
راه من راه خونین اسلام فقاهت و تشیع است
قبل از هر چیز مىخواهید نام و شهرتم را بدانید! بگذار خود را معرفى کنم:
برادر و خواهر! با نام من چه کار دارى من از نام و نان بریدهام و راه را انتخاب کردهام، بگو راه تو چیست تا بگویم راه من اسلام فقاهت، راه محمد (ص)، على (ع) و سرور و سالار شهیدان حسین (ع) است. بگذار بگویم راه من راه خمینى بتشکن، این فرزند پاک اسلام است که راه او راه الله، صراط مستقیم هدایت است. راه من شعار مقدس و همیشگى تمامى مسلمانان یعنى نه شرقى نه غربى، جمهورى اسلامى است. راه من راه خونین اسلام فقاهت و تشیع است. من ولایت خمینى را پذیرفتهام که تداوم ولایت الله، ولایت محمد (ص) و ولایت ائمه (ع) است. «اطیعو الله و اطیعوالرسول و اولى امر منکم»
تنها افتخارم این است که حزبالله هستم
با شهرت و فامیلى من چه کار دارى! تنها افتخارم این است که به عنوان یک سرباز اسلام و در جبهه نبرد حق علیه باطل مىجنگم. تنها افتخارم این است که به عنوان یک حزبالله که پیش مرگ روحالله است، تحت فرماندهى بقیهالله و با یارى و نصرت الله هستم. با حمایت و پشتیبانى حزبالله، با حزب شیطان مىجنگم. تنها افتخارم این است که حزبالله هستم و مقلد روحالله. تنها افتخارم این است که حزبالله هستم و بر حزب شیطان پیروز، «ان حزبالله همالمفلحون.»
حزبالله مىجنگد، میمیرد و سازش نمىپذیرد
برادر و خواهر! بدان که دو راه بیشتر وجود ندارد: ۱- حزبالله ۲- حزب شیطان. راه سومى وجود ندارد. بدان اگر حزبالله نیستى، خواهى نخواهى جزء شیطان هستى، بنابراین راه را خود انتخاب کن. به طور یقین بدان تا شیطان وجود دارد، حزبالشیطان است و تا حزبالشیطان وجود دارد، حزبالله مىجنگد، میمیرد و سازش نمىپذیرد. حزبالله این اصل را از رهبرش محمد (ص)، على (ع)، ائمه (ع) و روحالله آموخته است.
با بدن خونی، فرماندهات بقیهالله را صدا مىزنى
برادر و خواهر حزبالله! بدان که زیباترین دوران زندگى انسان، دوران جنگ و جهاد علیه کفر جهانى است، بخصوص در زمان حاضر که تمام اسلام در برابر تمامى کفر جهانى قرار دارد. زیباتر از این هم وجود دارد و آن زمانى است که با بدن خونین، روى زمین قرارگیرى و فرماندهات بقیهالله را صدا مىزنى، چه زیباست انسان با حالت و چهرهاى به طرف معشوق برود که معشوق آن را دوست داشته باشد. چه چهرهاى زیباتر از چهرهاى خونین و چه عطرى بهتر از عطر خون، چه زیباست مرگى که آبستن زندگى جاوید باشد.
همسرم! فرزندم را طورى تربیت کن تا یاور اسلام عزیز باشد
همسرم! ناراحت مباش، که مىدانم نیستى. زیرا همیشه به من مىگفتى: «براى برقرارى اسلام عزیز، افرادى باید فدا شوند.» اینک من یکى از آنها هستم. از اینکه فرزندم پدر ندارد ناراحت نباش. فرزندم، فرزند اسلام امت حزبالله، فرزند روحالله است، فرزندم را خوب تربیت کن و طورى پرورش بده تا یاور اسلام عزیز باشد. بردران و خواهران حزبالله سنگر مقدس و وحدتآفرین و دشمنشکن نماز جمعه و دعاى کمیل را فراموش نکنید خدا یار و نگهدار شما باشد.
ای جهادگران! با مکتبی بودن و کار جهادی خود، دِین خود را به انقلاب ادا کنید
اما شما برادران جهادگرم! بدانید که شما در دو جبهه مشغول نبرد با استکبار جهانی هستید: جبهه نبرد علیه استضعاف روستاها (ارثی از رژیم منحوس پهلوی) و جبهه نبرد حق علیه باطل. عزیزانم! چشم هزاران روستایی سراسر ایران به شما و خدمات ارزنده شما دوخته است، ناامید کردن آنها ناامید کردن امام امت است که امام عزیزمان فرمودند: «اینها ولی نعمت ما هستند» و نومید کردن امام امت، نومید کردن امام زمان (عج) و در نهایت ناامیدی خداوند متعال است.
نباید خداوند متعال از شماها روگردان شود و در کارها توکل به خدا داشته باشید، خداوند سبحان را ناظر بر اعمال خود بدانید و در محضر خداوند معصیت نکنید. برای کنترل اعمال خود بدانید که در صورت داشتن تقوی و ایمان کامل، خداوند را میبینید و در صورت ضعف ایمان بدانید خدا ناظر بر اعمال شما است؛ در هر صورت عالم، محضر خدا است. در محضر خدا، معصیت نکنید. برادران جهادگری که تازه به این نهاد مقدس وارد شدهاید! با مکتبی بودن، اخلاق اسلامی و کار جهادی خود، دِین خود را به انقلاب ادا کنید، انشاءالله که آبروی مرا حفظ خواهید کرد.
انتهای متن/