همانطور که خودش میخواست به شهادت رسید
به گزارش نوید شاهد سمنان، بیست و پنج اردیبهشت ۱۳۴۰ هوا پر از عطر یاس و اقاقیا بود که سکینه خانم بار نُه ماههاش را به زمین گذاشت. وقتی صدای گریه کودک با هیاهوی شاد گنجشکها آمیخت، علیاکبر باقریان کودکش را در آغوش کشید و زیر گوشش اشهد ان لا اله الا الله را زمزمه کرد و به عشق سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع)، حسینش نامید «حسین باقریان»
اهدافی بزرگ در سر داشت
شهید حسین باقریان در جمع گرم خانوادهای مذهبی و صمیمی دوره کودکی را سپری کرد و راهی مدرسه شد. دوره ابتدایی را در مدرسه منوچهری دامغان گذراند و دوره راهنمایی را در مدرسه اروندرود. پس از آن برای تحصیل در رشته برق به هنرستان مهندس بازرگان رفت. همان موقع سر بزرگی داشت. دوشادوش برادر بزرگترش در راهپیماییها شرکت میکرد. اعلامیههای امام را پخش میکرد و در جلسات قرآن حضوری فعال داشت.
وجود غیرتمندش تاب نیاورد
بعد از پیروزی انقلاب، وقتی هنوز مشام جانها از هوای آزادی و پیروزی آکنده بود، جنگ تحمیلی آغاز شد. حسین آن موقع اگرچه همه هموغمش را برای ورود به دانشگاه گذاشته بود، اما وجود غیرتمندش تاب نیاورد. خیلی زود برای دوره سربازی اعلان آمادگی کرد و راهی شد. برگریزان سال ۱۳۵۹ بود که حسین دوره آموزشی را در لشگرک تهران گذراند و سپس به لشگر ۷۷ خراسان پیوست. پس از آن به گردان زرهی تربت جام انتقال پیدا کرد و همان موقع به منطقه اعزام شد.
همانطور که خودش میخواست به شهادت رسید
حسین با دل و جان از اسلام و از وطنش دفاع کرد و سرانجام در چهلمین روز زمستان ۱۳۶۰ در منطقه عملیاتی شوش در خط پدافندی، همانطور که خودش میخواست با اصابت تیر به سرش به شهادت رسید و به خیل آزادگان حسینی پیوست. مرقد حسین باقریان در فردوس رضای دامغان تنها یادگار زمینی اوست برای اهل زمین.
انتهای متن/