ای حسین! بسیجیهای ایران به عشق تو از جان و مال خود دست برمیدارند
به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید سید محمد موسوی یکم خرداد ۱۳۴۸ در شهرستان ابرکوه دیده به جهان گشود. پدرش میرجبار و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. بنا بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و یکم بهمن ۱۳۶۴ با سمت تیربارچی در فاو عراق به شهادت رسید. پیکر وی مدتها در منطقه بر جا ماند و پس از تفحص در گلزار شهدای شهرستان شاهرود به خاک سپرده شد.
فرازهایی از وصیتنامه شهید:
خدایا! لحظه شهادت فرصتی ده جـسم پرخونم با دستهای مهدیات (عج) آشنا گردد
من همه شما را به تقوا و نظم در کارهایتان دعوت میکنم و از همه شما التماس دعا دارم. پدرم و مادر عزیزم! دست شما را میبوسم و برایتان از خدای بزرگ رحمـت و صـبر میخواهم. چند صباحی نزد شما بـوده و شـما را خیلی اذیت کردم. امیدوارم که مرا حلال کنید و برایم دعا کنید و از خدای بزرگ بخواهید که مرا ببخشد.
خواهر عزیزم! این را بدان که سیاهی چادر تو از خون من برندهتر است. برادر عزیزم! هر چند که کوچکی، خود را به ایمان مسلح کن که قدس در انتظار شما است. انشاءالله که همیشه بروید مسجد و نمازهایتان را در مسجد بخوانید و برای من گناهکار هم دعا کنید. از روحانیت جدا نشوید و همیشه در خط امت حزبالله باشید و به امام عشق بورزید و برای امام دعا کنید تا ظهور حضرت مهدی (عج) زنده بماند و این انقلاب خونین را رهبری کند. ای خدای بزرگ! در لحظه شهادت به من فرصتی ده تا بتوانم کـلام کوبنـده «لا اله الا الله» را بر زبان جاری کنم و در حق خمینی این روح بزرگ ایمان، دعا کـنم و جـسم پرخونم با دستهای مهدیات (عج) آشنا گردد و با چشمی باز نابودی دشمنانت را ببینم.
خدایا! با تمام وجود عنایت تو را میخواهم
مهدی جان! میدانم که سرباز خوبی برایت نبودم، اما سرورم و مـولایم! میدانی که گذشت خصلت مردان خدا است، پس من امیدوارم، زیرا که به امید تو، تویی که عزیز خدایی زندهام، پس بیا و پیش خدا ما را شفاعت کن. خدای بزرگ! تو شاهد باش با تمام وجودم عنایت تو را فقط میخواهم. برایم گریه نکنید، برای حضرت زهـرا (س) گریه کنید. برای مظلومیت فرزندانش گریه کنید، برای آن حسین (ع) که ندای «هل من ناصر ینصرنیاش» در نهایت بییاری و مظلومیت برآمد، گریه کنید.
سرود آزادی با خون شهدای انقلاب اسلامی نواخته میشود
هماکنون که من به درجه رفیع شهادت نایل آمدهام از شما ملت همیشه در سنگر میخواهم که تا آخرین قطره خون خود با دشمنان خدا و اسلام مبارزه بیامان بکنید و با مشتی گره کرده بر دهان یاوهگویان شرق و غرب بکوبید. پیامی به همه دوستانم دارم که این است آزادی و این است سرود آزادی که با خون تمامی شهدای انقلاب اسلامی نواخته میشود، پس ای دوستان و برادران عزیزم! این شما هستید که آهنگ این انقلاب را نگه میدارید، پس همیشه برای نگهداشتن این انقلاب باید دست در دست هم داد تا همیشه سرافراز برجا بماند.
ای حسین! بسیجیهای ایران به عشق تو از مال و جوان خود دست برمیدارند
ای کربلای حسین! من برای تو میمیرم که تمامی بلکه تمامی بسیجیهای ایران بـرای عشق تو از عزیزترین مال و جان خود دست برمیدارند به عشق حسین میرسند. خدایا! به من در آخر عمرم فرصتی بده تا بتوانم بر زبان «لا اله الا الله» جاری نمایم.
انتهای متن/