یاد شهید گمنام، قوت قلب ورزشکاران در صحنههای جهانی
به گزارش نوید شاهد سمنان، محمدرضا امینی فرزند جانباز ۲۵ درصد ابوالفضل امینی متولد شهرستان دامغان، عضو تیم پاراتیرندازی جمهوری اسلامی ایران و فارغ التحصیل کارشناسی مدیریت صنعتی از دانشگاه تهران، ضمن تبریک به مناسبت روز ملی پارالمپیک به جانبازان و معلولین عزیز کشورمان در گفتگو با نوید شاهد بیان کرد: پدرم در سال ۱۳۶۱ در عملیات رمضان به درجه جانبازی نایل آمد و من آن موقع هنوز به دنیا نیامده بودم.
وقتی در سال ۷۵ به دنیا آمدم، معلولیت مادرزادی از نوع بیماریهای نادر داشتم. برخی پزشکان معتقد بودند که میتواند بر اثر عامل شیمیایی باشد که پدرم درگیر آن است که منجر به قطع کامل دست چپم شد، زیرا لختههای خونی شدیدی در دستم وجود داشت.
افتخارات
امینی درخصوص فعالیتهای ورزشی خود گفت: از سال ۹۴ وارد دنیای حرفهای شدم و توانستم در مسابقات آزاد کشوری همان دوره در ماده ایستاده، مقام دوم را کسب کنم. مقامهای دیگری نیز در این سالها کسب کردهام که میتوان به عناوین زیر اشاره کرد: کسب مقام سوم مسابقات قهرمانی کشور در سال ۹۵ و در همان سال در مسابقات آزاد مدال طلا و نقره را به دست آوردم. در سال ۹۶ و ۹۸ مدالهای طلا و نقره، قهرمانی کشور در رده جوانان در سال ۹۹ دو طلا، قهرمانی کشور در سال ۱۴۰۰ دو مدال نقره و مسابقات جام جهانی چانگوون کُره، یک نقره و یک برنز را توانستم کسب کنم.
مشوق من در راه قهرمانی، مربیام بود
این قهرمان جهان از مشوقش در کسب مقامهای قهرمانی اینطور گفت: مشوق اصلی من در این امر مربی تیراندازیام محمدکاظم خطیبی بود که خودش سالها در زمینه جانبازان و معلولین کار میکرد. روزی من را حوالی سالن تیراندازی دید و گفت: «برای تست تیراندازی نزدش بروم» در سالن از من تست گرفت و سپس گفت: «اگر میخواهی قهرمان شوی، ابتدای هفته آینده با یک دفترچه یادداشت بیا سالن» به دلیل اینکه برای کنکور درس میخواندم، نتوانستم فعالیت ورزشیام را شروع کنم. یک سال بعد، پس از اتمام کنکور با یک دفترچه رفتم سالن؛ چون برای انجام یک کار حرفهای و جدی معمولا لازم است که ورزشکار یادداشت و نُتبرداری کند. مربی من فرد باتجربه و قهرمانپروری بود و اینکه گفت: «اگر میخواهی قهرمان بشوی، شنبه با دفترچه بیا سرِ تمرین»، این یک حرف انگیزشی نبود یک حرف حساب شده و دقیق بود؛ به چیزی که میگفت ایمان داشت و میدانست تهِ مسیر چه اتفاقی میافتد. به خاطر همین در واقع لازمه آموزش حرفهای، داشتن حداقل یک دفترچه یادداشت بود که نکات حرفهای و تجربیات مسیر قهرمانی را در آن نوشت و در میدانهای مهم بهره برد.
لحظات حساس صحنههای جهانی، یاد شهدا قوت قلبی برایمان است
امینی در پاسخ به این سوال که آیا تاکنون با تاسی از شهدا در مسابقات شرکت کردهاید گفت: ما در فدراسیون جانبازان و معلولین در کمپ تیمهای ملی یک شهید ۲۲ ساله گمنام داریم که تقریبا همه ورزشکاران آن فدراسیون در لحظات حساس صحنههای جهانی از آن شهید بزرگوار مدد میگیرند و توسل میکنند تا قوت قلبی برای موفقیت و بالا بردن پرچم کشورمان بشود. جدای از آن خودم ارادت خاصی به شهید عبدالرسول زرین دارم.
توسل به خدای شهدا و ائمه اطهار
این قهرمان جهان در ادامه اضافه کرد: در مسابقات جام جهانی با توجه به اینکه اولین اعزام من بود، کمی مضطر شده بودم و سعی میکردم خونسرد باشم و حرفهای عمل کنم. تا اینکه زمان مسابقه اول رسید و من در رقابت نخست نسبت به انتظاری که از من میرفت ضعیفتر عمل کردم و برای اولین تجربه مسابقات بینالمللی واقعا احساس ناراحتی میکردم. فاصله بین مسابقه نخست و مسابقه دوم که چند روز بعد بود به خدای شهدا و ائمه اطهار (ع) توسل کردم؛ گفتم: «خدایا! من تلاش کردهام و مربیان روی من حساب ویژهای باز کردهاند آبرویم را حفظ کن.» در این چند روز مدام در خلوت خودم این موضوع را با ادبیاتهای مختلف واگویه میکردم. روز مسابقه فرا رسید و خدا را شکر توانستم رکورد برونمرزی ایران را بشکنم و بتوانم در این سطح بالا مهارتم را به اجرا بگذارم.
انتقال فرهنگ ایثار و شهادت به نسل جوان با رفتار و عمل مناسب
امینی، فرهنگ ایثار و شهادت را نعمتی برای کشور دانست و خاطرنشان کرد: هرکسی با توجه به اعتقادات و ارزشهای شخصیاش باید ببیند چطور میتواند از این نعمت استفاده کند. اما نظر شخص من این است که با عمل درست که خود انسانها انجام میدهند میتوان این فرهنگ را به نسل جوان انتقال داد و از آنجا که از اسمش مشخص است؛ فرهنگ، یک پدیده رفتاری است و به نظرم بهترین روش انتقال این فرهنگ ارزشمند به نسل امروزی عمل کردن با رفتار درست است. مثل پدری که میخواهد فرزندش کتابخوان شود، باید خودش نیز اهل مطالعه باشد و با حرف زدن و توصیه کردن اتفاق موثری نمیافتد.
مشکلات فعالیت در این رشته ورزشی
عضو تیم ملی پاراتیراندازی کشور مشکلات فعالیت در این رشته ورزشی را این چنین بیان کرد: در ابتدای کار مشکلات بسیار زیادی وجود داشت، اما الحمدلله طی این سالها بیشتر این مشکلات با تلاشهای هیئت تیراندازی و کمک مسئولین مربوطه حل شد. خوب هر امکاناتی حدی از خروجی را دارد و امکاناتی که در حال حاضر در اختیار من قرار دارد حدش همین سطح از افتخارآفرینی را میتواند فراهم کند و برای سطح بالاتر که قهرمانی المپیک است واقعا دیگر این امکانات جوابگو نیست. ما در استان چه در المپیک و چه در پارالمپیک بازیکنی نداریم و اگر این اتفاق بیفتد حتی منجر به حضور بنده در پارالمپیک پاریس شود در تاریخ استان ثبت میشود و انشاءالله راه برای آیندگان هموار. منتها این میطلبه که واقعا مسئولین همت ویژهای داشته باشند و تمرکز خاصی روی این قضیه بگذارند، بالاخره دستاورد کمی نخواهد بود و ارزش دارد که توجه بیشتری شود. من درخواستم را به صورت نامه با اسناد و مدارک لازم به مسئولان دادهام و امیدوارم که اقدام عملی صورت بگیرد.
گفتگو از حمیدرضا گلهاشم