برادر شهید گرانقدر سیدمجتبی حسینی؛
يکشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۰۷
نوید شاهد - علیرضا حسینی برادر شهید «سیدمجتبی حسینی» می‌گوید: در وصیت‌نامه‌ سیدمجتبی به وضوح دیده می‌شود که چه اندازه عاشق و دلباخته بود. برادرم آرمانش را پیدا کرده بود. ایشان علاقه خاصی به انقلاب، جبهه و بسیج داشت و ما را هم به آن سفارش می‌کردند.

ب

 

به گزارش نوید شاهد سمنان؛ سیدعلیرضا حسینی برادر گرامی شهید والامقام سیدمجتبی حسینی در گفتگو با نوید شاهد می‌گوید: سیدمجتبی متولد ۱۳۴۲ و فرزند دوم خانواده بود. در زمان پیروزی انقلاب برادرم در مقطع سوم هنرستان بود و زمانی که جنگ شروع شد ایشان به استخدام سپاه شاهرود درآمد، البته سیدمجتبی یک سال هم در جهاد سازندگی فعالیت کرد. صاحب یک فرزند به اسم سیدمحمد نیز شد. جنگ که شروع شد وارد سپاه شد و خدمت سربازی‌اش را هم در آنجا گذراند. در خیلی از عملیات‌ها از جمله عملیات خیبر، کربلای دو، سه، چهار و پنج شرکت داشت.

حسینی در ادامه از فعالیت‌های سیدمجتبی در آغاز جنگ تحمیلی چنین می‌گوید: در عملیات خبیر راننده آمبولانس بود و همانجا هم ترکش خورد و مجروح شد. یک هفته در خانه استراحت کرد و دوباره رفت. برادرم در جبهه دیده بود که مسجدی ساخته نشده است. یک خاور گرفت و لوازمی که برای ساخت مسجد لازم بود را با خودش برد. گفت می‌خوام مسجد بسازم و چوب‌هایش را هم از همین‌جا می‌برم. با هم رفتیم باغ پدرم و درخت سپیدارهای آنجا را قطع کردیم و با ماشین سپاه به منطقه بردند. بعدها وقتی آمد، عکس‌های آنجا را به من نشان داد. ایشان آن مسجد را ساخته بود و در شب‌های عملیات از آن استفاده می‌کردند.

برادرم آرمانش را پیدا کرده بود/ سیدمجتبی دلباخته انقلاب بود

حسینی نحوه به شهادت رسیدن برادرش چنین بیان می‌کند: همرزمانش می‌گویند شب عملیات که می‌خواستند وارد خط شوند برادرم که فرمانده دسته بود با گروه تقریباً سی نفره‌اش به دل خط می‌زنند. وقتی برادرم مجروح می‌شود، دست چپش به شدت شروع به خون‌ریزی می‌کند. سیدمجتبی چون فرمانده بود و نمی‌خواست نیروهایش دلسرد شوند، زخمش را بست و به حرکتش ادامه داد تا کسی متوجه نشود. اما لحظاتی بعد ترکش بعدی به پیشانی‌اش اصابت می‌کند و به شهادت می‌رسد.

برادرم آرمانش را پیدا کرده بود/ سیدمجتبی دلباخته انقلاب بود

برادر شهید حسینی در خصوص وصیت‌نامه سیدمجتبی می‌گوید: در وصیت‌نامه‌اش به وضوح دیده می‌شود که چه اندازه عاشق و دلباخته بود. خودش می‌گفت دنیا رو سه طلاقه کردم و اشعاری هم در این زمینه نوشته بود که نشان دهنده یک عشق واقعی بود. برادرم آرمانش را پیدا کرده بود. ایشان علاقه خاصی به انقلاب، جبهه و بسیج داشت و ما را هم به آن سفارش می‌کردند. با وجود اینکه پسرش سه ساله بود، ایشان راهش را انتخاب کرده بود و به فیض شهادت نایل آمد.

برادر شهید حسینی در پایان خطاب به مردم ایران می‌گوید: همه ما مدیون خون شهدا هستیم. الان که داریم در آرامش زندگی می‌کنیم، فقط به خاطر این است که آنها رفتند و جان‌شان را دادند. نباید به شهدا و خانواده آنها بی‌توجه باشیم و باید راه آنها را ادامه دهیم.

 

گفتگو از زهرا شاهینی




برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده