استخوانهایی که با مُهر و تسبیح پدرم برگشت
به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید محمد ايمنی يكم مردادماه ۱۳۴۳ در روستای نعيمآباد از توابع شهرستان دامغان به دنيا آمد. پدرش محمدحسين، كارگر شرکت ذغال سنگ بود و مادرش كبرا نام داشت. تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. شانزدهم اسفندماه ۱۳۶۳ در بوکان توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت تركش، به شهادت رسيد. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
استخوانهایی که با مُهر و تسبیح پدرم برگشت
«من محمد ایمنی از نعیمآباد، سلام میرسانم»
با شنیدن صدایش، خانه پر شد از موج شادی. خیلی زود به همه دوستان، آشنایان و فامیل خبر دادیم تا در خوشحالی ما شریک شوند. دو بار دیگر هم صدای محمد را از رادیو عراقی شنیدیم اما بعد از شانزده سال دوری، استخوانهای پاکش پیش ما برگشت. آن هم با مُهر و تسبیح پدرم که به محمد هنگام رفتن داده بود.
(به نقل از مادر شهید)
به نیت دیدنش، نماز امام زمان را خواندم
با دیدنش توی اتاق، جا خوردم. محمد بود. گوشه اتاق تکیه زده بود به پشتی و نگاهم میکرد. گفتم: «محمدجان! کجا بودی؟ دلم برات تنگ شده!» خندید و گفت: «آمدم سری به شما بزنم و برم» گفتم: «امشب به نیت دیدنت، نماز امام زمان (عج) رو خوندم» گفت: «میدونم! من همیشه کنارتون هستم.» بندبند تنم خیس عرق شده بود که از خواب پریدم. اتاق پر شده بود از عطر وجودش.
(به نقل از مادر شهید)
نامهای که هیچوقت جوابش را نداد
با دریافت نامه محمد از بوکان، خانه پر شد از خوشحالی و نشاط. تازه پانزده روز بود که در بوکان خدمت میکرد. کلمه به کلمه نامه را بلند بلند میخواندم تا دلتنگیهایمان را تسکین دهد. نوشته بود: «اینجا خیلی خوبه، همه چی رو به راهه. درسم رو هم میخونم.» با چه ذوقی جواب نامهاش را نوشتیم. همان نامهای که هیچوقت جوابش را برای ما ننوشت.
(به نقل از پدر شهید)
منبع: کتاب فرهنگنامه شهدای استان سمنان-شهرستان سمنان/ نشر زمزم-هدایت