نوید شاهد - شهید "قنبرعلی نجفی" در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «می‌روم تا خط سرخ شهادت را رنگین کنم. ای محبوب دل‌های مؤمنان! گواه باش که در این دنیا به ظاهر در تنهایی زیستم ولی تو را بهترین دوست عاشقان یافتم. پس مرا به سوی خود فراخوان. خدایا! شاهد باش که به عشق تو و در راه تو حرکت کردم و اینک فقط رسیدن به تو را انتظار دارم.» نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، شما را به مطالعه وصیت این شهید گران‌قدر دعوت می‌کند.

می‌روم تا خط سرخ شهادت را رنگین کنم

به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید قنبرعلی نجفی نهم اسفندماه ۱۳۴۱ در شهرستان دامغان چشم به جهان گشود. پدرش عباسعلی، كارگری می‌‏کرد و مادرش كشور نام داشت. تا پايان دوره راهنمايی درس خواند. كارمند بانک ملی بود. سال ۱۳۶۳ ازدواج کرد و صاحب يک پسر شد. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. چهارم دی ۱۳۶۵ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسيد. مزار او در فردوس‌‌رضای زادگاهش واقع است.

فرازهایی از وصیت‌نامه شهید:

می‌روم تا خط سرخ شهادت را رنگین کنم

به نام او که دل‌ها پروانه اوست. با درود و سلام بر منجی عالم و هدایت کننده بشر و نایب برحقش رهبر مستضعفین جهان و بت شکن زمان؛ خمینی. با سلام و درود بر تمامی رزمندگان اسلام در جبهه‌های حق علیه باطل و به امید پیروزی هر چه سریع‌تر رزمندگان.

خداوند بزرگ را سپاسگزارم که به من قدرت و نیرو داد تا بتوانم خود را به حدی برسانم که از این نعمت‌ها به خوبی استفاده کنم و توانایی داد تا چند کلمه‌ای به عنوان وصیت برای خانواده‌ام بنویسم؛ می‌روم به جبهه حق تا فریاد حق طلبانه این ملت مظلوم را با رگبار گلوله به گوش این کافران بعثی، منافقان خونخوار و جنایتکاران و اربابان به اصطلاح ابرقدرتش برسانم.

می‌روم تا خط سرخ شهادت را رنگین کنم. ای صاحب اختیار مؤمنان! ای نهایت آرزوی عارفان! ای فریادرس فریادخواهان! ای محبوب دل‌های مؤمنان! گواه باش که در این دنیا، به ظاهر در تنهایی زیستم ولی تو را بهترین دوست عاشقان یافتم. پس مرا به سوی خود فراخوان.

خدایا! شاهد باش که به عشق تو و در راه تو حرکت کردم و اینک فقط رسیدن به تو را انتظار دارم.

اینگونه مردن، برای ما افتخار است

پروردگارا! من خواهان شهادتم اما نه آن معنی که از دنیا و زندگی خسته شده‌ام؛ بلکه می‌خواهم با رنج کشیدن در راه تو و ریختن خونم به خاطر تو، ذره‌ای از گناهانم پاک گردد. پدر و مادر عزیزم! من برای شما فرزند خوبی نبودم. از شما می‌خواهم حلالم کنید.

خواهرم! با حجابت همچون حضرت زینب (س) پیام رسان باش. تو ای برادرم! با رفتن به نمازهای جماعت و مبارزه کردن با نفس خود، اسلام را یاری و مرا خوشحال کن.

همسرم در همه حال و در همه جا به یاد خدا باش و فرزندم را طوری تربیت کن که بعدها فرد مفیدی برای جامعه باشد و از تو می‌خواهم که از بدی‌هایم بگذری و حلالم کنی.

دوستان و هم‌رزمانم! از شما عاجزانه تقاضا می‌کنم که ملت رنجدیده و محروم ایران را هرگز فراموش نکنید؛ چرا که ما به آنها مدیونیم. آنقدر باید بجنگیم یا پیروز شویم و یا بمیریم. این گونه مردن برای ما افتخار است.

 

منبع: کتاب فرهنگ‌نامه شهدای استان سمنان-شهرستان دامغان/ نشر فاتحان-قائمی

جایزه‌ای که خدا در کودکی به شهید "نجفی" داد، مروری بر زندگی شهید نجفی

حالا بساط عاشقی جوره، مروری بر خاطرات شهید نجفی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده