ماجرای پیشانیبند یا فاطمه زهرا (س) در شب حمله
سرپرست پنج برادر و خواهر
به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید محمد ابراهیمیان فرزند غلامحسین، دوم آذرماه ۱۳۳۳ در محله زاوقان شهرستان سمنان به دنیا آمد. در سن چهارده سالگی مادرش را از دست داد. محمد برای ادامه تحصیل به دانشسرای تربیت معلم رفت. خدمت سربازی را به عنوان سپاهی دانش در روستای جوین به سر برد. در سن بیست سالگی پدرش را از دست داد و سرپرستی پنج برادر و خواهرش را به عهده گرفت.
در سال ۱۳۵۷ با یک خانواده مذهبی وصلت کرد و از او دو دختر و یک پسر به یادگار ماند.
در محیط خانواده با وجود خواهران و برادران در کنار همسر و فرزندانش، آنچنان رفتار میکرد که به نحو مطلوب تفاهم برقرار باشد.
جلسات متعددی را در منزل تشکیل میداد. مخصوصاً در انتخابات مجلس شورای اسلامی، تلاش بیوقفه از خود بروز میداد تا به معرفی کاندیدای پیرو خط امام بپردازد. در مدرسه بعثت به عنوان یک مدیر لایق مشغول به فعالیت بود. در انجام کارهای مدرسه هیچگاه احساس خستگی نمیکرد.
با شروع جنگ به جبهه رفت. مدت هفت ماه در جبهه خدمت کرد. او در عملیات محرم شرکت کرد و از ناحیه گلو زخمی و سرپایی مداوا شد.
دلم خوشه مادر به بالینم بشینه
یکی از همرزمان محمد نقل میکند : محمد در شب حمله به دنبال پیشانیبند یا فاطمه زهرا (س) بوده است.
در پاسخ دوستانش که پرسیدهبودند: «چه فرقی بین پیشانیبندهاست؟»
گفت: «نمیدونید من مادر ندارم و دلم خوشه که وقت شهادت، زهرای اطهر بر بالینم بنشینه و برایم مادری کنه.»
سرانجام در جبهه جنوب، در بیست و یکم بهمن ماه ۱۳۶۴ در عملیات والفجر هشت به شهادت رسید. مزارش در گلزار شهدای امامزاده یحیی (ع) سمنان به خاک سپردهشد.
منبع: کتاب فرهنگنامه شهدای استان سمنان-شهرستان سمنان/ نشر زمزم-هدایت