نوید شاهد - شهید "نجفعلی اصحابی" در زردوان چهارده دیباج دامغان به دنیا سلام گفت. از همان کودکی تشنه تشنگی‌های حسین شد و شیفته آزادگی‌اش. از طریق بسیج سپاه عازم جبهه شد. عین‌خوش جولانگاه نجفعلی و بسیاری از اهالی شهادت بود.

l

شیفته آزادگی حسین (ع) شد

به گزارش نوید شاهد سمنان؛ دومین روز آبان‌ ۱۳۴۳ با ماه حرام گره خورده‌بود. ماه خیمه‌های سوزان و مشک‌های بی‌دست. فاطمه خانم و آقا محمدحسن میزبان کودکی بودند که با هرم نفس‌ها و اشک‌های کربلایی‌شان چشمانش را باز می‌کرد.

نامش را نجفعلی گذاشتند. شهید نجفعلی اصحابی در زردوان چهارده (شهر دیباج) دامغان به دنیا سلام گفت. از همان کودکی تشنه تشنگی‌های حسین شد و شیفته آزادگی‌اش.

نجفعلی بزرگتر می‌شد و دلش مبتلاتر. گویی آن‌چه باید، رخ داده‌بود. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در همان دیباج به پایان رساند. زمین، خاک و گیاه را دوست داشت و در کنار پدر کشاورزی می‌کرد. چوب درختان نیز با دستان هنرمند نجفعلی مأنوس شده‌بودند، نجاری هم می‌کرد.

دشت عباس در سوگ محرم بود

نوجوان شده‌بود که عضو بسیج شد. شاید از این راه پاسخی برای سؤالاتش می‌یافت. از طریق بسیج سپاه عازم جبهه شد. عین‌خوش، دشت عباس و تمام دشت‌های جبهه در سوگ محرم بودند. چراکه محرم از راه رسیده‌بود و محرمیون آماده نبرد بودند.

پاییز ۶۱ گواه تمام صبوری‌ها، مهربانی‌ها و قناعت نجفعلی بود، آن‌قدر قانع که هجده سال تجربه زندگی دنیا برایش زیاد بود و دل بی‌پروایش پا به وادی شیدایی نهاد.

زمان موعود فرا رسید

زمان موعود از راه رسیده‌بود. عین‌خوش جولانگاه نجفعلی و بسیاری از اهالی شهادت بود. بی‌صبرانه و منتظر، لحظه‌های عین‌خوش را تجربه می‌کرد تا رسید به لحظه سرخ رهایی و پس از شصت و شش روز انتظار، بی‌تابی و شیدایی‌اش پایان یافت در حالی‌که ترکش‌ها، آن زمان در سرش جای می‌گرفتند، بر سربه‌داری او گواهی می‌دادند.

نجفعلی به دیدار مولایش حسین (ع) شتافت و در یازدهم آبان ماه ۱۳۶۱ مهمان کاروان عاشوراییان شد. پیکر پاکش را در زردوان دیباج به آغوش خاک سپردند.


منبع: کتاب فرهنگ‌نامه شهدای استان سمنان-شهرستان دامغان/ نشر فاتحان-قائمی



برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده