چه خوش است که انسان، يک لحظه معشوق خود را ببيند
به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید محمدحسن خالصی بیست و سوم دی ۱۳۴۲ در شهرستان سمنان به دنيا آمد. پدرش كريم، كشاورز بود و مادرش نسا نام داشت. تا دوم متوسطه درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. هفدهم مرداد ۱۳۶۲ در مهران توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت تركش به سر، شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده يحيای زادگاهش قرار دارد. برادرش محمدرضا نیز شهید شدهاست.
فرازهایی از وصیتنامه شهید
مهدی جان! يک عمر صدايت زدم اما لياقت ديدارت را نيافتم. اما نااميد نيستم بدين اميد گام در راه میگذارم و عازم پيکار میشوم که در آخرين لحظه مرگم جمال دل آرايت را ببينم و چه خوش است که انسان، يک لحظه معشوق خود را ببيند.
دعا؛ اسلحه مومن
هياتهای امام حسين (ع) و مجالس روضه خوانی را پر رونق کنید؛ زیرا، هر چه داریم از اینها داریم. مساجد را خالی نگذارید و دعا زياد بخوانيد که رسول اکرم (ص) میفرمايد: دعا اسلحه مومن است امام را دعا کنيد و او را تنها نگذاريد چون کوه استوار باشيد. مردم شهيد پرور به قرآن زياد توجه کنيد. لااقل هر روز چند آيه قرآن بخوانيد. راضی نشويد که روز قيامت قرآن در حضور خداوند از ما شکايت کند.
از شما میخواهم برای من چند ماهی روزه و نماز بدهید که بگیرند و مقداری در راه خدا به فقرا بدهید!
پیامی برای عزیران دارم؛ در تشییع جنازه شهدا شرکت کنید! گوش دادن به فرمان امام و عمل کردن به گفتههایشان یک وظیفه شرعی است.
گرانفروشی نکنید
بازاریان عزيز! از گرانفروشی و احتکار کردن خودداری کنید و از خدا بترسید.
ما رفتیم و این شما هستید که باید راهمان را ادامه بدهید! برادران و دوستان، کمک به جبهه را فراموش نکنید!
ای برادران بسيجی شما چون شيران شب باشيد و روز هم چون يک محصل در سر کلاسهايتان حاضر بشويد و مشت محکمی بر دهان ابر قدرتها بکوبيد.
به شما باد نماز، تا آنجایی که میتوانيد همه شب نماز شب بپا داريد. رابطه خود را با خدا قطع نکنيد و هيچگاه نا اميد نباشيد.
منبع: کتاب فرهنگنامه شهدای استان سمنان-شهرستان سمنان / نشر زمزم هدایت
آرزویش دیدار امام زمان بود؛ مروری بر زندگی شهید محمدحسن خالصی