کاش هنوز بابا بود
دوشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۰۶
فرزند شهید "علی اکبر ثوری" می گوید:« با اینکه کلی سن و سال از من می گذرد، هنوز هم گاهی دلم می خواهد بابا بود و برایش ناز می کردم. یادم است هر وقت از مغازه می آمد، ما جلوی در می ایستادیم. او هم ما را بغل می کرد و می بوسید...» نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، مروری بر خاطرات این شهید گرانقدر داشته است که تقدیم حضور علاقمندان می شود.
به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید علی اکبر ثوری بیست و یکم اردیبهشت 1303 در شهرستان دامغان به دنیا آمد. پدرش استادعلی و مادرش سکینه نام داشت. خواندن و نوشتن نمی دانست. چراغ ساز بود. ازدواج کرد و صاحب سه پسر و سه دختر شد. از سوی جهاد سازندگی در جبهه حضور يافت. هفدهم آبان 1362 در پادگان ارومیه هنگام ماموریت دچار سکته قلبی شد و به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای فردوسرضای زادگاهش قرار دارد.
هنوز هم گاهی دلم می خواهد بابا بود
با اینکه کلی سن و سال از من می گذرد، هنوز هم گاهی دلم می خواهد بابا بود و برایش ناز می کردم. یادم است هروقت از مغازه می آمد، ما جلوی در می ایستادیم. او هم ما را بغل می کرد و می بوسید. یک دفعه توی مدرسه معلم من را از کلاس بیرون کرد. من هم گریه کنان رفتم مغازه بابا.
به او گفتم که معلم من را بیرون کرده.بابا دستم را گرفت و برد مدرسه. سلام و علیک کرد و گفت:«خانم! چرا بچه ام را بیرون کردین؟».
مدیر گفت:«چون دیر اومده مدرسه، معلم خواسته تنبیه اش کنه.».
بابا آرام و مودبانه گفت:«درسته، کار دخترم اشتباه بوده ولی شما هم نباید دخترم رو بیرون می کردین. اشتباه رو که با اشتباه درست نمی کنن.»
(به نقل از فرزند شهید)
انفاق
وقتی آمد داخل دیدم کت تنش نیست. گفتم:«علی اکبر! کتت را کجا گذاشتی؟».
گفت:«شوهرش دادم.»
تعجب کردم و گفتم:« یعنی چه؟ نکنه باز جا گذاشتی توی مغازه؟».
گفت:«نه! راستش دیدم یک بنده خدا داره از سرما می لرزه، دادمش بهش که سرما اذیتش نکنه!».
(به نقل از همسر شهید)
آرزوی شهادت
زمان انقلاب هر هفته در منزل ما جلسه بود. هنوز نه جنگی بود و نه شهیدی. یک عده از دوستانش جمع می شدند و درباره امام خمینی (ره) صحبت می کردند. یک بار شنیدم که داشت به دوستانش می گفت:«من مرگ معمولی نمی خوام. دوست دارم شهید بشم. دلم نمی خواد توی خونه بمیرم. آرزوم اینه که خدا شهادت رو قسمتم بکنه، چیز دیگه ای هم نمی خوام.»
(به نقل از همسر شهید)
منبع: کتاب فرهنگ نامه شهدای استان سمنان / نشر فاتحان-قائمیه
نظر شما