حلقه ازدواج؛ هدیه ای برای کمک به جبهه
به گزارش نوید شاهد سمنان شهید محمدرضا جعفری یکم خرداد 1337 در شهرستان گرمسار چشم به جهان گشود. پدرش قربانعلی، کشاورز بود و مادرش خدیجه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. فروشنده بود. ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هجدهم دی 1362 با سمت پیک گردان در اسلام آبادغرب دچار سانحه رانندگی شد و بر اثر ضربه مغزی به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.
در ادامه شما را به خواندن خاطراتی از این شهید بزرگوار دعوت می کنیم:
کمک به جبهه
«خدا برکت بده! کمک به جبهه فراموش نشه.»
جیب هایش را وارسی کرد، اما پول زیادی نداشت.
خانمش رسید. به طرف خانه حرکت کردند.
-جلوی مسجد برای جبهه کمک جمع می کردن.
-کمک کردی؟
-خیلی پول توی جیبم نبود.
-هر چی بود می دادی.
-تصمیم گرفتم یه چیز خوب بدم به جبهه.
-مثلاً چی؟
-حلقه ازدواج!
نماز اول وقت
نماز تمام شد. دعای فرج امام زمان (عج) را با سوز خواند و از مسجد خارج شد. نیم ساعت بعد به خانه رسید. به همسرش گفت:«امشب جایی نمی ریم؟»
خانمش گفت:«نمازم رو بخونم، هر جا که بخوای می ریم.»
ناراحت شد و گفت:«هنوز نماز نخوندی؟ یک ساعته که از اذان گذشته. چند بار گفتم نماز اول وقت. هیچ کاری مهمتر از نماز نیست.»
خدا هر چی بده خوبه!
مهمان داشتند پدر و مادر رضا با پدرخانم و مادرخانمش.
شام خوردند. پدرش دعا کرد: انشاالله خدا یک پسر کاکل زری بهتون بده!»
مادرش گفت:«فرقی نمی کنه پسر باشه یا دختر، انشاالله سالم باشه.»
محمدرضا گفت:« خدا هر چی بده خوبه. اگه پسربود اسمش یاسر و اگه دختر بود سمیه. از خدا می خوام بچه هامون مثل سمیه و یاسر باشن.»
سمیه شش ماه بود که پدرش به شهادت رسید.
(خاطرات به نقل از همسر شهید)
منبع:کتاب فرهنگ نامه شهدای استان سمنان شهرستان گرمسار / نشرزمزم هدایت