جایگاه نماز و حجاب از دیدگاه شهید حسینعلی مونسان
نماز و حجاب
پرسید:«آبجی! دخترت کجاست؟».
گفتم:«چکارش داری؟».
بسته کادویی را نشانم داد و گفت:«براش چادر نماز گرفتم».
گفتم:«داداش اون فقط چهار سالشه».
گفت:«از الان باید یاد بگیره حجابش رو رعایت کنه و نمازش رو هم اوّل وقت بخونه».
شهید حسینعلی مونسان
برگرفته از خاطره خواهر شهید
******************
روزی همه در منزلمان جمع بودند. موقع ناهار سفره پهن شد. همه مشغول شدند. حسین لباسش را پوشیده و رفت. تقریباً آخر سفره رسید.
گفتم:«مهمون داریم کجا رفتی؟».
گفت:«به مسجد رفتم تا نمازم رو به جماعت بخونم».
«شهید حسینعلی مونسان»
برگرفته از خاطره مادر شهید
******************
در مناطق غربی کشور بودیم. برف زیادی باریده بود. هوا خیلی سرد شد. ارتفاع برف به یک و نیم متر می رسید.
کار هر شبش بود. حسینعلی از خواب بیدار می شد. پتو را روی دوشش می انداخت و از چادر بیرون می آمد. برف را آّب می کرد. وضو می گرفت و نماز شبش را می خواند.
«شهید حسینعلی مونسان»
به نقل از همرزمان شهید
******************
حسينعلي مونسان يكم ارديبهشت 1343، در شهرستان سرخه ديده به جهان گشود. پدرش علياكبر و مادرش سكينه نام داشت. دانشجوی سال اول تربيتمعلم و معلم بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و هشتم آبان 1362، در پنجوين عراق بر اثر اصابت تركش به پا و پهلو، شهيد شد. آرامگاه او در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.
منبع:بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان