امر به معروف و نهی از منکر در سیره شهید احمد (عباس) فخاریان
يکشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۵۳
گفت:«وظیفه به من حکم میکنه که بهشون تذکر بدم».
هرکاری کردم قبول نکرد. رفت و با آنها صحبت کرد. نمیدانم ترسیدند یا واقعاً پشیمان شدند. حرفهای عباس را قبول کردند. چون چند دقیقه بعد بساطشان را جمع کردند.
برای سیزدهبدر بیرون رفته بودیم. یک گوشه تعدادی نشسته بودند و داشتند قمار بازی میکردند با ناراحتی بلند شد.
گفتم: «عباس کجا؟».
گفت: «مگه نمیبینی اونارو؟».
قدمهایم را تندتر کردم. از پشت دستش را گرفتم و گفتم: «پسر ممکنه بهت صدمه برسونن».
گفت:«وظیفه به من حکم میکنه که بهشون تذکر بدم».
هرکاری کردم قبول نکرد. رفت و با آنها صحبت کرد. نمیدانم ترسیدند یا واقعاً پشیمان شدند. حرفهای عباس را قبول کردند. چون چند دقیقه بعد بساطشان را جمع کردند.
شهید احمد (عباس) فخاریان
برگرفته از خاطره غلامعلی فخاریان (پسر دایی شهید)
******************************
فخاريان، احمد: پنجم شهريور 1326، در شهرستان سمنان به دنيا آمد. پدرش
فرجالله و مادرش نرگس نام داشت. تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. ستوان
دوم ارتش بود. ازدواج كرد و صاحب دو پسر و يك دختر شد. سيام دي 1369، در
جاده اراكـكرمانشاه دچار سانحه رانندگي شد و بر اثر ضربه مغزي به شهادت
رسيد. پيكر وي را در گلزار شهدای امامزاده يحياي زادگاهش به خاك سپردند.
منبع:بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان
نظر شما