دوری از شنیدن غیبت در خاطرات شهید عباس علومی
گفتم:«حالا مگه کسی غیبت کرده؟».
گفت:«داشتیم پرچم نصب می کردیم، چند تا از همسایه ها دور هم نشسته بودن و پشت سر یک نفر غیبت می کردن. هر کاری کردم نشنوم نشد».
خندیدم و گفتم:«حتماً کارت رو هم نصفه کاره ول کردی؟».
با ناراحتی گفت:«مجبور شدم. هر وقت رفتن، دوباره می رم».
شهید عباس علومی
برگرفته از خاطره حبیب الله حاجی (دوست شهید)
******************************************
علومي، عباس: بيستم
آذر 1343، در شهرستان سمنان ديده به جهان گشود. پدرش مهدي، کارمند بود و مادرش
اقدس نام داشت. تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان بسيجي در
جبهه حضور يافت. سي و يكم ارديبهشت 1365، با سمت جانشین فرمانده گروهان در مهران
توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. پيكر وي را در گلزار شهداي
امامزاده يحياي زادگاهش به خاك سپردند. برادرش علي نيز شهيد شده است.