پاسداری از خون شهدا در وصیت نامه شهید قنبرعلی افضلی
قنبرعلي افضلي
بسمالله الرحمن الرحيم
«كل نفس ذائقة الموت»[1]
«تمامي موجودات از چشيدن شربت مرگ ناگزير بوده حيات ابدي و بقاي سرمدي منحصر به ذات اقدس باريتعالي ميباشد».
قال رسول الله: «سزاوار نيست براي مرد مسلماني شبي را سحر كند، مگر اينكه وصيت او زير سرش باشد».[2]
حديث از اميرمؤمنان: «الوصية تمام ما نقص من الزكاة» وصيت جبران آن چيزي است كه از حقوق مالي فاني به فوت رفته است. كسي كه بدون وصيت بميرد به ناداني از دنيا رفته.
«و قاتلوهم حتي لاتكون فتنة و يكون الدين لله فان انتهوا فلا عدوان الا علي الظالمين»[3]. «با كافران جهاد كنيد تا فتنه و فساد از روي زمين برطرف شود و همه را آئين دين خدا باشد و اگر از فتنه و جنگ دست كشيدند با آنها عدالت كنيد كه ستم جز بر ستمكاران روا نيست».
اي برادران و خواهران عزيز، اگر مسلمان و مؤمنيد بايد به گفتة اين آيه قرآن عمل كنيد. اگر مخالف اين آيه و قرآن باشيد، بدانيد نه مسلمان هستيد و نه مؤمن. نه جوابگوي به پيشگاه خدا هستيد و سزاوار عذاب خواهيد بود. اول سلام و درود بر خداوندي كه به وسيله پيامبران و امامان خودش ما را از گمراهي نجات داد و سلام و درود بر پيامبران و امامان كه انسان ميتواند با پيرو بودن آن بندگان معصوم خداوند به درجه كمال برسد و هر دستوري و حديثي كه از طرف آن بزرگواران به ما داده شد، بدون عذر عمل نماييم كه با عمل و تابع دستور بودن و عمل به وظيفه ثابت كنيم پيروان آنان خواهيم بود كه آبرويي كه انسان ميتواند براي آخرت كسب كند قبول نمودن دستور قرآن و عمل نمودن به آن و سلام و درود بر امام زمان(عج) و بر نايب برحقش خميني بتشكن كه بعد از هزاروچهارصد سال اسلام عزيز را زنده نمود و ثابت كردند كه انسان ميتواند آزاد باشد از دست حكومت شاهنشاهي و طاغوتها[4] و ميتواند خودش مستقل باشد و وابسته به هيچ حكومتي نباشد جز حكومت اسلام حقه. و سلام و درود به تمام شهدا و مفقودين و اسرا و مجروحين و سلام و درود بر تمام ملت شهيدپرور كشورمان و سلام و درود بر آن مادران و همسراني كه با صبر زينبگونه استقامت كردند و در شهادت عزيزانشان صبر را پيشه خود قرار دادند كه اسلام عزيز با خون بهترين فرزندان ملت مسلمان ايران آبياري شد. برادران و خواهران عزيز و همشهريان محترم، ميدانيد و قبول داريد كه اگر امام حسين(7) با يارانش شهيد نميشد[5] و اگر اهل بيت و [...][6] اسير نميشدند و خيمه و اموالشان به آتش كشيده نميشد، از همه مهمتر، اگر بعد از شهادت آن بندگان شريف خداوند روي نعش عزيزشان اسب نميتاختند و به وسيله سم ستوران ظالمان استخوانها و بدن امام حسين(7) نرم نميشد، اسلام وجود نداشت و همة ما و همه بندگان خداوند متابعان طاغوتها[7] و همه پيروان يزيديان زمان بوديم و از نعمات خداوند بيبهره بوديم. برادران[8] و خواهران عزيز آنچنان[...][9] ملت كوفه با امام عزيزمان و رهبر بزرگوارم بيعت نموديم با سلاح اسلام و قرآن[10] همين بود. اين قيام ملت ايران و مقاوم بودن ما در مقابل شيطانهاي بزرگ مثل آمريكاي جنايتكار و شوروي ستمگر، زمينهساز حكومت حضرت مهدي[11] خواهد بود و بيعت خودشان را شكستند و امام حسين(7) را نه تنها تنها گذاشتند بلكه در قتل آن رهبر[12] عزيز شيعيان شركت داشتند و از هيچ جنايتي خودداري نكردند، ولي ما ملت ايران به عهد خود وفا خواهيم كرد و امام عزيز و رهبر عظيمالشأن[13] خود [را] را در قلب خود جاي خواهيم داد و تا آخرين قطره خونمان از ايشان جدا نخواهيم شد و تمام فرامين ايشان را از جان و دل پذيرا خواهيم بود و اگر خداي نكرده از ايشان جدا بشويم مثل اينكه از امام حسين(7) جدا شديم كه بزرگترين ضربه[14] از جانب دشمنان به اسلام وارد خواهد آمد كه سالهاي سال جبران كردن آن زحمت دارد. برادر و خواهرم، اگر براي پيشبرد انقلاب يعني اسلام از جانب ما ملت مسلمان كوتاهي شود، همه ما در پيشگاه خداوند تبارك و تعالي و شهدا مسئول خواهيم بود و براي رهايي خودمان هيچ عذري نخواهيم داشت. برادران و خواهران، تا دير نشده براي نابود كردن طاغوتها و صدام[15] از هيچ كوشش كوتاهي نكنيد و سلام و درود بر تمام روحانيت پيرو خط امام كه واقعاً پاسدار واقعي اسلام و تشيع ميباشند. عزيزان، به اين دليل عرض كردم كه روحانيت و مجتهدين پاسدار واقعي اسلام هستند كه اگر بعد از غيبت كبرا[ي] امام زمان(عج)، روحانيت نميشدند،[16] از اسلام خبري نبود. منجمله همين انقلاب كه امروز از بركت و عظمت آن دشمنان در هراس و وحشت ميباشند و ما مردم ايران كه در مقابل كفر ايستادگي نمودهايم و آبروي تمام ستمگران [را] برملا كرده و آنان را رسوا نمودهايم. [...][17] از بيداري رهبر عظيمالشأن و روحانيت پيرو خط امام بودند كه در اوايل سال 42[18] بر عليه محمدرضاي ملعون قيام كردند و تمام مصيبتها و زندانها و شكنجهها [و] شهادتها را بهجان خريدند. در يك روز سال 42، روز 15 خرداد[19]، 15 هزار شهيد داديم باعث و زمينهسازي براي سرنگوني شاه مخدوم شد. همين رهبر عزيز و روحانيت اصيل[20] بودند كه اسلام نيمهجان را با خونشان، با قلمشان، با بيانشان زنده نمودند.[21] پس برادران و خواهران، تا آنجايي كه خون در بدن داريم، قدر رهبر و روحانيت را بايد بدانيم. اگر ستمگران روحانيت را از ما جدا كنند، اسلام را از ما ميگيرند و همان اسلامي كه در زمان شاه معدوم به ما ارث رسيده بود باز هم همان اسلام را براي ما پياده ميكنند. پس برادران و خواهران، بيدار باشيد. اين انقلاب يعني اسلام كه امروز ما ملت مسلمان جهان در پناه آل محمد(صلواتالله عليهم اجمعين) ميباشيم، خونها برايش ريخته شد، اسير داده شده. ما مردم بايستي پاسدار خون شهدا يعني امام حسين(7) و ياران باوفايش و ديگر شهدا باشيم كه در روز قيامت روسفيد و سرفراز باشيم و برادران و عزيزان، مگر نه اينكه سالهاي سال در ايام ماه محرم ورد زبان ما اين بود يا حسين(7). اي كاش در كربلايت بوديم و شما را ياري ميكرديم، يعني اسلام را ياري ميكرديم. پس چطور شد كه اين همه پيام فرزند زهرا(3) را نشنيده ميگيريد[22] و خودتان را در مقابل اسلام بيگانه ميدانيد. مثل اينكه نه ملت ايران هستيد، نه تجاوزي به ناموس ما شده و نه به مملكت ما[23] تجاوز شده، نه شهيدي براي رها شدن مملكت از دست دشمن دادهايم.[24] آيا ميتوان گفت آناني كه جنگ بين اسلام و كفر را ناديده گرفتهاند و خودشان را مسئول نميدانند، مسلمان نيستند؟ آيا در زمان امام حسين(7) كه مردم ميگفتند ما مسلمان هستيم، ولي امامشان را ياري نكردند و در قتل آن حضرت شركت كردند، مسلمان بودند يا كافر؟ آيا در روز قيامت جوابي دارند در مقابل خداوند تبارك و تعالي و در مقابل امام حسين (7) و ياران باوفايش، شما هم جواب داريد؟ ولي برادران دير نشده، هرچه زودتر جلوي ضرر گرفته شود استفاده است.
خداوند را به تمام مقربان درگاهش سوگند ميدهم همه مسلمين جهان بالاخص شما برادر و خواهران عزيز و همشهريان را به راه راست هدايت كند كه مورد غضب الاهياش قرار نگيريم. سروران بنده حقير، ميدانيد كه جنگ خانمانسوز و تحميلي را، ما كه خواستار آن نبوديم، دشمن ما را به مبارزه و جنگ وادار كرد. حالا ما بايد چكار بكنيم. بعد از اينكه [اين] همه جنايت را به ما روا داشتند بايد صلح كنيم يا بايد به دستور قرآن و خداوند و پيامبر رفتار كنيم، چنانچه در سورة بقره آيه 191.
«و اقتلوهم حيث ثقفتموهم و اخرجوهم من حيث اخرجوكم و الفتنة اشد من القتل»[25] ترجمه: «آنان (كافران و مشركان) را هر جا كه بيابيد بكشيد و (و بقتل برسانيد) و از شهرهاشان برانيد، چنان كه آنان شما را از وطن آواره كردند».
برادران و خواهران عزيز، اگر مسلمان هستيم بايد به دستور قرآن عمل كنيم و اگر دستور قرآن را عمل نكرديم خدا را هم قبول نداريم. بدون تعارف عرض ميكنم، شايد خوشتان نيايد. چنانچه قول [از] معصومين ميفرمايند: حقي را بايد گفت اگرچه به هلاكت انسان واقع بشود. عزيزان، جهاد مگر يكي از واجبات فروع ديني نيست؟ حتماً ميفرماييد بله. اگر ميفرماييد بله، چرا اكثر برادران ديني خودمان در رابطه با[26] جنگ تحميلي بيتوجه هستند و يك سفارش ديگر به برادران و خواهران عزيز مينمايم تا آنجايي كه ممكن ميباشد و ميتوانيد در نمازهاي جمعه شركت كنيد.[27] و نمازهاي جمعه را هرچه ميتوانيد بهتر و باشكوهتر با حضور خودتان برگزار نماييد.[28] شما عزيزان به سفارشي كه در سورة جمعه[29] براي برپايي نماز جمعه شده است مراجعه كنيد.[30] ببينيد[31] نماز جمعه چقدر اهميت دارد و با حضور فرزندانتان، كه شيره جان شما ميباشند، جبهه حق عليه باطل را پر كنيد و نگذاريد جاي شهدا خالي بماند و اسلحه آن بندگان شريف خداوند بيصاحب بماند كه شهدا روز قيامت از ما آزردهخاطر باشند. اگر شهدا از ما راضي باشند، خداوند و پيامبر گرامي و ائمه معصومين بلكه خانواده شهدامان از ما ناراحت نميباشند.[32]
برادران و خواهران، اگر دوست داريد اسلام زنده بماند[و] مورد توجه امام زمان(عج) قرار بگيريم و به دست آن حضرت كشته نشويم و همنشين يزيد نباشيم، بايد همه چيزمان [را] فداي اسلام كنيم. چنانچه امام حسين(7) از جانش، از جوانانش، از اهلبيت اطهرين و تمام هستي خود گذشت، براي اينكه دين جدش از بين نرود و از برادران و خواهران عزيز ميخواهم مرا ببخشند و از خداوند بخواهند از گناهان من درگذرد و مرا در آتش قهرش نسوزاند.
[وصيتنامهاي ديگر]
بسم الله الرحمن الرحيم
1- هدف از آمدن به جبهه: اين بود كه به «هل من ناصر» حسين زمان لبيك گفته تا از خون شهدا پاسداري كنم و راه آنان را ادامه دهم تا خون در بدن دارم
2- پيام براي ملت شهيدپرور اين است كه اگر عاشق امام حسين (7) هستيد تا آخرين نفس، تا آخرين قطره خون از امام امت و انقلاب دست بر نداريد.
«ما ينبغي الامر مسلم ان ابيت ليلة الا وصية تحت راسه»[33] «سزاوار نيست كه هر مسلمان شبي را سپري كند، مگر اينكه وصيتنامه او زير سرش باشد».
«انالله و انا اليه راجعون».[34] «ما همه از خداييم و بهسوي او ميرويم».
سلام و درود بر سرور و سالار شهيدان و سرور آزادگان امام حسين(7) و سلام و درود بر امام زمان منجي عالم بشريت و سلام و درود بر نايب برحقش، امام امت خميني بت شكن، كوبنده كفر و الحاد و مأيوسكنندة همه ظالمان كه تمام مسلمانان جهان را از زير يوغ جهان استبداد و استكبار و مشكلات شاهنشاهي آزاد نمود و از خواب غفلت بيدار نمود و عليه طاغوتيان[35] فراخواند. درود بر اين ملت شهيدپرور كه عاشقانه و از سر آگاهي به نداي «هل من ناصر»[36] امام امت و رهبر آگاه و بيدارشان لبيك گفتند و در صحنة حق عليه باطل آماده و مجهز شدند و دشمن داخلي و خارجي را از مملكت ايران اسلامي بيرون كردند. سلام و درود بر تمام شهيدان از صدر اسلام تاكنون كه با خون پاكشان اسلام عزيز را آبياري نمودند. سلام و درود بر تمام اسراي[37] انقلاب [كه] با مقاومت روحي و جسمي دشمنان بعثي را ديوانه كردند و با پايمردي در برابر شكنجههاي طاقتفرسا استقامت نمودند و سلام و درود بر تمام مفقودين و مجروحين و معلولين و درود و سلام بر تمام خانواده عزيزشان كه چنين فرزنداني [را] در دامن پاكشان پرورش دادند و با عمل ثابت كردند كه در راه حسين(7) و عاشق واقعي آن حضرت هستند و دين خود را به اسلام ادا نمودند كه ما آزاد باشيم و آزادانه زندگي كنيم. پس اين جنگ براي ملت اسلام كه بر ما تحميل شد يك بركت عظيم[38] و سرنوشتساز ميباشد و شهدا بزرگترين مسئوليت را به ما واگذار نمودند. پس امروز بر همه ملت مسلمان واجب است در جبهه حق عليه باطل حضور پيدا كنند كه جهاد يكي از فروع دين اسلام است به آن عمل كنند و درود و سلام بر تمام رزمندگان اسلام و مردم. درود بر تمام روحانيت پيرو خط امام كه با تبليغات شجاعانه و آگاهانه مردم را قبل از ورود امام از پاريس به ايران با[39] مسائل روز آشنا نمودند و دشمنان اسلام و قرآن و مردم را معرفي نمودند كه بدانند از صدر اسلام تاكنون مخالف اسلام و مردم چه قشر و گروهي بودند و چه كساني تاكنون پاسدار اسلام و قرآن بودند. حتماً خواهيد گفت پاسدار اسلام و قرآن و پيرو خط امام حسين(7) و ديگر معصومين روحانيت بودند كه بعد از غيبت صغرا و غيبت كبراي امام زمان(عج) اسلام را از تمام خطرات با خون خودشان و پيروانشان حفظ نمودند. چنانچه امام عزيز، خميني بتشكن، فرمودند اگر روحانيت را از مردم جدا كنند اسلام در خطر حتمي است.[40] و دشمن ميتواند به هدف پليد خودش برسد. انشاء[الله] از بركت خون شهيدان، مردم را از روحانيت نخواهند توانست جدا نمود. اين يك واقعيت است كه بعد از 5 سال از جنگ، روز به روز طرفدار انقلاب و امام و روحانيت بيشتر شد. هرچه دشمنان خونخوار تبليغات كردند با[41] يأس و نااميدي مواجه شدند. لذا از تمام اقشار ملت شهيدپرور، از تمام همشهريان عزيز، بهويژه از خانواده عزيزم، استدعا دارم با تمام وجود دست از امام عزيز برندارند و قدر اين نعمت را بدانند و از خداوند بخواهند كه رهبر كبير انقلاب را تا ظهور حضرت مهدي(عج) حتي در كنار آن حضرت حفظ نمايد. اگر كوچكترين سستي از خودتان نشان بدهيد به خشم خداوند و شهدا گرفتار خواهيد شد و خدا را شكر بر اين حقير منت نهاد و از خواب غفلت بيدارم كرد و لياقت پيدا كردم كه در سال 1360 به نداي «هل من ناصر»[42] رهبرم، كه مقلد ايشان هستم، لبيك گفتم و برخود واجب دانستم كه به جبهه حق عليه باطل بروم و به وصاياي شهيدان بهخون خفته جامه[43] عمل بپوشم و اسلحه يكي [از] آن عزيزان را به دست بگيرم و در سنگر آن عاشقان الله، [بهعنوان] پاسداري از ميهن و اسلام و ناموس مشغول انجام وظيفه باشم و با عمل ثابت كنم كه عاشق امام حسين(7) هستم و اين درس را از شهدا آموختم، تا حتي دوبار از ناحيه بدن مجروح شدم، ولي جبهه را ترك نكردم و دانستم كه مرگ از جانب خداست. همچون مولايم علي(7) بارها، چندبار، از خداوند درخواست ميكردم كه مرگ را شهادت در راهش قرار دهد. در اين حال، با اعتقاد و ايمان و آگاهي و آزادي كامل راه حق خط امام را انتخاب كردم و به اين مأموريت ميروم تا از اسلام و انقلاب و ناموس و ميهن دفاع كنم. اگر خريدار خون شهدا- الله- خريدار خون بيارزشم شد و شربت شهادت و سعادت اخروي را نصيبم فرمود و به آرزويم رسيدم، شما اي مادر و همسرم و فرزندان عزيزم، اي برادر و اي خواهر و خويشاوندانم، اگر لياقت شهادت و افتخار آن را نصيبم فرمود خداوند، به جاي گريه، بر من افتخار كنيد. زيرا سعادتي بس عظيم نصيبتان شده و اجر بزرگي خواهيد داشت. مبادا راهي را كه اين حقير خدا انتخاب نمودم و به هدف اصلي رسيدم، شك و ترديدي در وجود شما پيدا بشود و خداي ناكرده نسبت به انقلاب و رهبر عظيم آن، نور چشم امت شهيدپرور، امام خميني، كه دشمن حتي از نام مباركش وحشت دارد[44]، ذرهاي بدبين نشويد. بلكه هرچه قويتر و صابر باشيد و همت كنيد تا فرزندان مرا در اين راه[45] تشويق كنيد كه در راه خداوند قيام كنند و بجنگند و فدا شوند و فدا شويد. اين يك وصيت شهيد ميباشد، مادرم و پدرم فرزندان خودتان را هم در راه حق [...][46] برايتان مشكل نباشد، ولي چه ميشود كرد اسلام در خطر است. آيا بنشينيم و شاهد تجاوز بهناموس و شرف خود باشيم؟ «هيهات من الذله»[47] چرا كه ما پيروان امام حسين(7) هستيم. پس از شهادتم لباس سياه نپوشيد و عزاداري نكنيد و مخالفان را شاد نكنيد و خرج زياد برايم ندهيد. باز هم تكرار ميكنم مخصوصاً پسرانم موظف هستند بعد از شهادتم سنگرم را خالي نكنند و اسلحه را به دست بگيرند، اگرچه هر سه آنان شهيد شوند. اين يك وظيفه شرعي است كه به فروع دين عمل كنيم و عمل بكنيد. اگر به وصيت من عمل نكنيد، پيرو شيطان خواهيد بود. چند نكته را يادآور ميشوم 1- اگر مفقود نشدم كه مرا پهلوي قبر نهنه بزرگ پدري دفن كنيد. 2- هر كدام از پسرانم استعداد درس خواندن را داشتند[48] بروند در حوزه علميه مشغول تحصيل شوند. ديگر اينكه فرزندانم موظف هستند تا خون در رگهايشان ميباشد پيرو خط امام حسين(7) و امام امت باشند. 3- بعد از شهادتم مزاحم بنياد شهيد نشوند. به خدا توكل كنيد كه بندگان را بهترين يار و ياور است. 4- دخترانم با بينماز ازدواج نكنند كه اين يك وظيفه شرعي ميباشد. در بند ثروت نباشيد و به قيافة شخص نگاه نكنيد كه غلام امام حسين(7) يك جوان سياهپوست بود. ببنيد تقوايشان را 5- هركس با مدرك، پول [از من] طلبكار بود بدهيد. مبلغي كه در وصيتنامههاي قبلي تذكر دادم، 15 هزار تومان از مالم براي حمام بدهيد و مبلغ هزار تومان بابت خواروبار و غيره از سال 63 بدهيد و مبلغ پانصد تومان رد مظلمه و 500 تومان كفاره و دو ماه روزه و شش ماه نماز برعهده اينجانب ميباشد، او را ادا نماييد و هرچه پول كه طلبكارم همسرم ميتواند چه [از] بانك و غيره بگيرد و اشخاصي كه به بنده بدهكار ميباشند، يكي اخويهايم و خواهران و دوم مشهدي يزدان افضلي[49] خودشان ميدانند چقدر بدهكار هستند. بدهكاري به صندوق قرضالحسنه انبار معدن ذوب آهن [...][50] و دفترچه تعاوني شركت ذوب آهن معدن هرچه طلبكارم، نوشتند و مبلغ بدهكاري به صندوق قرضالحسنه انبار معدن دست مشهدي داود و قاسم ميباشد كه قرار بود ايشان بدهند. وصي بنده دخترم صغرا با كمك اخوي مشهدي صدرافضلي. بقيه در صفحه بعدي كه نيم برگ دفترچه چهل برگ نوشته شد و بقيه هم در دفتر خصوصي ميباشد.
[وصيتنامهاي ديگر]
بسمالله الرحمن الرحيم
«كل نفس ذائقة الموت»[51] «تمامي موجودات از چشيدن شربت مرگ ناگزير بوده حيات ابدي و بقاي سرمدي منحصر به ذات اقدس باريتعالي ميباشد».
حديث از اميرالمؤمنين: «الوصية تمام مانقص من الزكاة».[52] ترجمه «وصيت به جبران آن چيزي است كه از حقوق فاني به فوت رفته است.
برادران و خواهران عزيز، وظيفهاي كه يك مسلمان يا مسلمانان از جانب خداوند راهنمايي شده و برايمان يك تكليف ميباشد سورهاي از سوره بقره چنين است. خواهران و برادران[53] و همشهريان عزيز قرائت مينمايم: آيه 192 سوره بقره «وقاتلوهم حتي لاتكون فتنه و يكون الدين لله فان انتهوا فلا عدوان الا علي الظالمين». « با كافران جهاد كنيد تا فتنه و فساد از روي زمين برطرف شود و همه را آئين دين خدا باشد و اگر از فتنه و جنگ دست كشيديد با عدالت با آنها رفتار كنيد كه ستم جز ستمكاران [را] روا نيست. برادر و خواهران عزيز، اگر مسلمان و مؤمن هستيد بايد به گفته قرآن عمل كنيد. اگر مخالف اين آيه قرآن باشيم، بياييد نه مسلمان هستيم و نه جوابي در پيشگاه خداوند داريم و سزاوار عذاب الهي خواهيم بود. خداوندا، شما را به تمام اولياء و اوصياء و شهدا سوگند ميدهم از گناهان همه ما درگذر. سلام و درود بر پيامبران خداوند، خصوصاً بر پيامبر خاتم محمدبن عبدالله (6) و سلام و درود بر علي(7) و فرزندان گرامياش كه باعث راهنمايي و سرفرازي ما مردم شيعه شدند كه ما را از گمراهي به نور هدايت نمودند كه يك انسان ميتواند با پيرو بودن آن بندگان معصوم خداوند به درجه كمال برسد و هر دستوري كه آن بزرگواران به عهدة ما نهادند عمل نماييم كه عمل صالح ما باعث خوشنودي خداوند و پيامبران و امامان خواهد شد و سلام و درود بر امام زمان(عج) و نايب برحقش خميني بتشكن كه بعد از هزاروچهارصد سال اسلام عزيز را زنده نمود و مشت محكمي بر دهان مستكبران و ظالمان زمان وارد آوردند و ثابت كردند ملت ايران با چنين رهبري هوشيار و استوار[است] كه انسان ميتواند به خودگذشتگي و نثار خون از زير يوغ ظالمان و [حكومت][54] شاهنشاهي خودش را رها كند و خودش مستقل باشد و وابسته به هيچ حكومتي نباشد، جز حكومت اسلام حقه كه فرمانده آن امام زمان (عج) باشد. امروز چون امام زمان در پرده غيبت ميباشد، حكومت به عهده نايب برحقش، خميني روح خدا، ميباشد.
سلام و درود بر تمام شهدا و مفقودين و اسرا و مجروحين و سلام و درود بر تمام ملت شهيدپرور كشورمان كه فرامين آن امام عزيز را از جان به كار ببرند و سلام و درود بر تمام مادران و همسران كه با صبر زينبگونه استقامت كردند و در شهادت عزيزانشان آنچنان قهرمانانه در مقابل بلندگو قرار ميگيرند و با شجاعت سخن ميگويند و مادري[55] كه چند فرزند دلبندش در راه خداوند به شهادت رسيده ميگويد: افتخار ميكنم كه درخت اسلام با خون بهترين فرزندانشان آبياري شده.[56] مگر نه اينكه امام حسين(7) براي زنده ماندن اسلام از همه يارانش گذشت، از جانش گذشت، راضي شد كه اهل بيت گرامياش اسير شوند، ولي اسلام پايدار بماند. اگر چنين نميشد امروز همه ما[57] زير پرچم كفر بوديم و پيرو يزيد زمان بوديم و از نعمات خداوند بي بهره بوديم.
برادران و خواهران، ما نبايد ملت كوفه باشيم كه امام حسين (7) را دعوت كردند و بيعت را شكستند و آن امام عزيز را با يارانش به شهادت رساندند و اهل بيتش را اسير كردند. ولي ما ملت ايران عهد و پيماني كه با رهبر عزيزمان بستهايم تا آخرين قطره خونمان از امامان دستبردار نيستيم و حكم قرآن همين بود كه در مقابل ستمگران و طاغوتيان ايستادگي نماييم كه زمينهساز حكومت حضرت مهدي(7) باشيم.
شهيد قنبرعلي افضلي[58]
[1]- بخشي از آيه 57 سوره عنكبوت.
[2]- قال رسول الله (6): «ما من حق امري مسلم ان يبيت الاوصيته تحت راسه» (صحيح البخاري، ج4، ص2).
[3]- بقره/ 193.
[4]- در اصل وصيت «طاقوتها».
[5]- در متن گاهي مشاهده ميشود حروف عطف، شرط يا... تكرار شده است بهگونهاي كه متن را از رواني دور ميكند. اين موارد در چند جمله حذف شده است. براي مثال اين جمله در اصل وصيت چنين آمده است: «اگر امام حسين(7) با يارانش اگر شهيد نميشد» كه اگر دوم حذف شده است.
[6]- خوانا نيست.
[7]- در اصل وصيت «طاقوتها».
[8]- در اصل وصيت «برادرن».
[9]- حدود نصف سطر از وصيت افتاده است.
[10]- از آنجا كه جمله مورد نظر ادامه قسمتي است كه حذف شده مفهوم عبارت بايد اين باشد كه ما نبايد مثل مردم كوفه با امام عزيزمان بيعت ببنديم. مردم كوفه در تاريخ اسلام نماد و سمبل عهدشكني و بيوفايياند. در سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي يكي از شعارهاي رايج و پرمعني كه مردم در ديدار با حضرت امام خميني سر ميدادند اين بود كه «ما اهل كوفه نيستيم امام تنها بماند». امروز هم در ملاقاتهايي كه با حضرت آيت الله خامنهاي صورت ميپذيرد يكي از شعارها اين است كه ما اهل كوفه نيستيم علي تنها بماند.
[11]- در اصل وصيت «حضرت مهد» است.
[12]- معمول آن است كه در اين گونه نوشتهها امام حسين(7) را امام مسلمين مينامند نه رهبر مسلمين. امام حسين(7)، قبل از آنكه رهبر و زعيم مسلمانان باشد، امام برحق بود.
[13]- در اصل وصيت «عظيمشان».
[14]- در اصل وصيت افتاده است.
[15]- ر.ك. تعليقات.
[16]- در اصل وصيت «نميشدند». منظور شهيد اين است كه اگر در عصر غيبت كبري روحانيت روي كار نبودند يا روحانيت جانشين امام عصر(عج) نبودند از اسلام خبري نبود.
[17]- خوانا نيست.
[18]- اشاره دارد به نهضت امام خميني كه در سال 1342 شروع شد در آن مرحله امام تنها بود و چون ملت و كشور براي ياري امام آماده نشده بودند، شاه توانست با سركوب و دستگيري و ايجاد فضاي ارعاب آتش نهضت را بهظاهر خاموش كند و حضرت امام را تبعيد كند. در همان مرحله هم امام بيانات روشنگرانه بسيار مهم و تاريخي ايراد كردند.
[19]- ر.ك. تعليقات.
[20]- در اصل وصيت «اصل».
[21]- امام خميني پيرامون نقش روحانيت در حفظ و احياي اسلام ميفرمايد: «روحانيون هم آنها هستند كه اسلام را حفظش ميكنند، نگه ميدارند» (صحيفه امام ج1، ص135).
[22]- در اصل وصيت «ميگرديد».
[23]- در اصل وصيت «ماه».
[24]- در اصل وصيت عبارت چنين است: «نه شهيدي براي رهايي دشمن از مملكت دادهايم». كه درست نيست.
[25]- در اصل وصيت قسمت آخر آيه (اشد من القتل) و ترجمه قسمتي از آيه (191- سوره بقره) به سادگي خوانده نميشود. اما از سياق كلام و برخي كلمههاي كم رنگ چاپ نشده ترجمه تأييد ميشود.
[26]- در اصل وصيت به جاي حرف با «به» را آورده است «بجنگ».
[27]- در اصل وصيت جمله چنين است «تا آنجايي كه... در نماز جمعهها شركت كنيد».
[28]- در اصل وصيت «نمازجمعهها را... برگذار نمائيد».
[29]- اشاره به آيه 9 از سورة جمعه است كه در آن خداوند مؤمنان را به نمازجمعه فراميخواند« يا ايها الذين آمنوا اذا نودي للصلوة من يوم الجمعه فاسعوا الي ذكرالله و ذروالبيع ذلكم خيرلكم ان كنتم تعلمون. ترجمه «اي كساني كه ايمان آوردهايد هرگاه شما را براي نماز روز جمعه بخوانند فيالحال به ذكر خدا بشتابيد و كسب و تجارت را رها كنيد كه اين نمازجمعه از هر تجارت سودمندي براي شما بهتر خواهد بود.
[30]- در اصل وصيت «شما عزيزان سفارشي كه براي نماز جمعه در سوره جمعه مراجعه كنيد».
[31]- در اصل وصيت «به ببينيد».
[32]- در اصل وصيت «ميباشند» است كه باتوجه به سياق جمله «نميباشند» صحيح است.
[33]- قال رسول الله (6) «ما من حق امري مسلم ان يبيت الاوصية تحت رأسه» (صحيح البخاري ج4 ص2).
[34]- بخشي از آيه 156 سوره بقره.
[35]- در اصل وصيت «طاقوتيان».
[36]- ر.ك. تعليقات.
[37]- در اصل وصيت «اسراء».
[38]- امام خميني جنگ را از جهتي براي كشور نعمت بزرگ ميدانستند. حضرت امام در بيان ريشه قرآني شعار «جنگ جنگ تا پيروزي» ميفرمايند: «قرآن نگفته است «جنگ جنگ تا پيروزي»، قرآن گفته است بالاتر از اين گفته، اسلام هم بالاتر از اين گفته است... «و رحمت است اين، نه اين است كه نقمتي بر مردم است». «يك رحمتي است. بر تمام بشر كه خداي تعالي مردم را دعوت به مقاتله كرده است». (صحيفه امام، ج19، ص 116).
[39]- در اصل وصيت به جاي «با» حرف «به» آمده است كه درست نيست.
[40]- امام خميني نسبت به جدا كردن روحانيت از ملت هشدار ميدهد. «... راه اينكه اسلام را از بين ببرند اين بود كه روحانيت را از بين ببرند... راهش بريدن روحانيت و جدا كردن ملت از روحانيون، و لهذا با تبليغات دامنهداري مشغول شدند- و حال هم مشغولاند- كه روحانيون را از ملت جدا كنند». (صحيفه امام، ج10، ص135).
[41]- در اصل وصيت «به».
[42]- ر.ك. تعليقات.
[43]- در اصل وصيت «جامعه».
[44]- در اصل وصيت «دارند».
[45]- در اصل وصيت «را».
[46]- ا فتادگي دارد. گويا سياق كلام اين است كه «اگر فرزندانتان را در راه حق داديد برايتان...» .
[47]- ر.ك. تعليقات.
[48]- در اصل وصيت فعل «داشتن».
[49]- افضلي، مشهدي داود و قاسم و... از همكاران، آشنايان و دوستان شهيد هستند.
[50]- خوانا نيست.
[51]- بخشي از آيه 57 سورة عنكبوت.
[52]- حديث از پيامبر اكرم(6) است.
[53]- در اصل وصيت «برادرن».
[54]- در اصل وصيت واژه «حكومت» وجود ندارد.
[55]- در اصل وصيت «مادراني».
[56]- چنانكه در اصل وصيت نامه مشهود است حدود يك سطر از وصيتنامه مخدوش است. قسمتي از آن كه خواندني است چنين است: «... سكوت مرگبار لب به هم نبسته مثل مرده به قبرستان شدند».
[57]- در اصل وصيت «ماه».
[58]- ذيل وصيت سوم نامه شهيد قنبرعلي افضلي ثبت شده است كه البته مثل دو وصيت قبل فاقد امضاء و تاريخ تحرير است.