معرفی کتاب «سفر بیست و پنجم »؛ خاطراتی از شهید رضا عامری
يکشنبه, ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۰۸
دلم ميخواست باز هم بمونيم. هر چه اصرار كردم يكي دو روز ديگه بمونيم، گفت: « توميخواي بموني بمون! من بايد پنجم كهنآباد باشم. عروسي خواهرمه! ».
عروسي خواهرمه
سال شصت و پنج رفتيم مشهد. با هزار زحمت خانهاي گير آورديم. يك اتاق دو تخته بالاي خرپشته. روش هم شيرواني داشت.
شب
بارندگي شديدي شد. از سقف اين خانه چکه و چکه آب
ميريخت. رضا رفت از صاحبخانه پلاستيك گرفت.
بالاي سقف رو پوشونديم.
دو روزي توي مشهد بوديم. خيلي به ما خوش گذشت. روز سوم رضا گفت: «بلند شو بريم! ».
دلم ميخواست باز هم بمونيم. هر چه اصرار كردم يكي دو روز ديگه بمونيم، گفت: « توميخواي بموني بمون! من بايد پنجم كهنآباد باشم. عروسي خواهرمه! ».
از جايي كه خيلي به هم وابسته بوديم، گفتم: « هر وقت بخواي بري من هم مييام! »
آقاي امير عامري
پسردايي شهيد
*****************************************
عربعامری، رضا: چهاردهم
مرداد 1322، در روستای کهنآباد از توابع شهرستان گرمسار چشم به جهان گشود. پدرش
محمدابراهیم و مادرش بتول نام داشت. تا پایان دوره کارشناسی درس خواند. دبیر بود.
ازدواج کرد و صاحب سه دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوازدهم فروردین
1361، در کرخه نور بر اثر اصابت ترکش به شکم و صورت، شهید شد. مزار او در گلزار
شهداي زادگاهش واقع است.
*********************************
مشخصات کتاب سفر بیست و پنجم
خاطراتی از شهید رضا عامری
نویسنده یار محمد عرب عامری
شمارگان 1000 جلد
قیمت 700
انتشارات زمزم هدایت قم
زمستان 1385
تعداد 104 صفحه
تهیه کننده بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان
منبع : بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان
نظر شما