«میوه های بهشتی» خاطراتی از شهید مسعود شحنه
چند ثانیه ساکت شد و بعد گفت: «کارگرها
روزه نمیگیرن؛ میخواستن کاری کنن که من هم مثل اونا بشم».
گفتم: «حتماً تو رو با حرف هاشون
اذیت کردن؟».
گفت: «چند تا سیب انداختن توی بشکه
آب تا وقتی من میرم آب بیارم وسوسه بشم و اونا رو بخورم اما نخوردم».
گفتم: «چرا مادر جان؟ تو که هنوز
به سن تکلیف نرسیدی!».
گفت: «مادر! هوس کردم بخورم. دلم
میخواست ولی به یاد میوهی بهشتی که افتادم، به هوای نفس خودم جواب ندادم. اگه از
الان نگیرم وقتی بزرگتر بشم مثل اون کارگرها دیگه نمیتونم روزه بگیرم».
شهید مسعود شحنه
برگرفته از خاطره مادر شهید
***************************
شحنه، مسعود: يكم
فروردين 1347، در شهرستان تهران ديده به جهان گشود. پدرش هادي و مادرش خديجه نام
داشت. دانشآموز اول متوسطه بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. پنجم تير
1362، در پاسگاهزيد عراق بر اثر اصابت تركش به سر، شهيد شد. مزار او در گلزار
شهدای امامزاده يحياي شهرستان سمنان قرار دارد. برادرش مجيد نيز به شهادت رسيده
است.
*******************************
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان