وصیتی از شهید علی ادهم /
جبهه بهترین محل براي جهاد با نفس است.

 

این خون و جان ما تا وقتی ارزش دارد که اسلام در خطر نباشد

علي ادهم

 

بسم‌الله الرحمن الرحيم

«اشهد ان لااله الاالله و اشهد ان محمداً رسول‌الله و اشهد ان علي ولي‌الله».

«ان‌الله اشتري من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه يقاتلون في سبيل‌الله فيقتلون و يقتلون وعداً عليه حقاً في التوريه و الانجيل و القرآن و من اوفي بعهده من الله فاستبشروا بييعكم الذي بايعتم به و ذالك هوالفوز العظيم»[1].

«محققاً خدا از مؤمنين مال‌ها و جان‌ها و دارايي‌هايشان را خريد كه به‌جاي آن بهشت برايشان باشد بنابراين آنان هم در راه خدا جهاد مي‌كنند پس مي‌كشند و كشته مي‌شوند وعده‌اي است كه وفاي به آن بر خدا حق و درست است و آن را در تورات و انجيل و قرآن بيان نموده و كيست كه به عهد و پيمان خود وفا كننده‌تر از خدا باشد. پس اي مومنين شاد باشيد به داد و ستد خودتان آنچنان داد و ستدي كه به آن معامله نموديد كه آن معامله و داد ستد همان پيروزي و رستگاري بزرگ است».

فان تكن الدنيا تعد نفسيه

 

فذا ثواب‌الله اعلي وابتل

وان تكن الاموال فَتُرك جميعا

 

فما بال متروك باء المرء يبخل

و ان تكن الا بدان للموت اَنشَات

 

فقتل المرء بالسيف في‌الله اجمل[2]

 

     اگرچه دنيا زيبا و دوست داشتني است. اما خانه پاداش الهي و خانه آخرت بسيار زيباتر و بهتر است و اگر مال دنيا را آخر كار بايد گذاشت و رفت، پس چرا انسان آن را در راه خدا انفاق نكند، و اگر اين بدن‌هاي ما ساخته شده است كه آخر كار بميرد، پس چرا در راه خدا با شمشير قطعه قطعه نشود.[3] (امام حسين«7»)

     به‌‌نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و با سلام و درود بر يگانه منجي عالم بشريت و نسل غوطه‌ور در گناه مهدي موعود و بنام خداوند بت‌شكنان تاريخ ابراهيم خليل‌الله و محمد رسول‌الله و خميني روح‌الله.

     حمد و سپاس بيكران خداوندي را كه به ما نعمت هستي عنايت فرمود تا از آن در راهي كه رضاي او در آن است استفاده كنيم. شكر خداوندي را كه، اسلام واقعي را به ما نماياند و براي هدايت ما پيامبران را فرستاد. شكري مضاعف كه به ما توفيقي عنايت فرمود، تا همراه با بسيجيان و سپاهيان عاشق به سرزمين نور قدم گذاردم كه به عطر خون شهيدان مطهر است.

     بارالها، به‌سوي تو روي آورده‌ام و گلسرخ شوق را به اميد كرم تو در دل پروراندم، بارالها به پروردگاري تو گواهي مي‌دهم. اعتراف و اقرار دارم كه تو پروردگارم هستي و بازگشتم به‌سوي تست[4] پيش از آنكه چيزي باشم و نشاني از من باشد، به من نعمت آغاز كردي و مرا از خاك آفريدي و براي هدايت مقدر خود به‌دنيا آوردي.

     پدر و مادر گرامي‌ام، مي‌دانم چقدر براي من زحمت كشيديد، و واقفم كه هيچگاه نتوانستم حتي گوشه‌اي از زحمات طاقت‌فرساي شما را جبران كنم. فقط توجه داشته باشيد، وقتي مسئله، مسئله حيات اسلام است و از حبيب‌بن مظاهر[5] تا علي‌اصغر[6] همه بايد در اين راه فدا شوند اين خون و جان ما تا وقتي ارزش دارد كه اسلام در خطر نباشد. وقتي اسلام در خطر افتاد، سر حسين(7) بالاي نيزه مي‌رود و زينب به اسيري مي‌رود و حضرت علي‌اكبر[7] و حضرت علي‌اصغر كشته مي‌شوند. بدن امام حسين(7) را زير سم اسب‌ها له مي‌كنند و سر امام حسين(7) را با شمشير جدا مي‌كند. همه اين جنايت‌ها به‌خاطر اسلام بوده است و خواهد بود. اما دين اسلام بايد باقي بماند.

     پدر و مادر عزيزم، مي‌دانم كه چقدر ناراحت هستيد، اما بدانيد كه ناراحتي كشيدن براي يكنفر و از دست دادن او خيلي بهتر از، از دست دادن اسلام است. خوشحال باشيد كه اين امانت را به صاحب اصلي‌اش تحويل داده، اميدوارم كه از اشتباهاتم درگذريد و مرا عفو كنيد.

     برادر و خواهر گرامي‌ام، از اينكه برادر خوبي براي شما نبودم و بارها موجبات اذيت و آزار شما را فراهم كردم مرا ببخشيد. شما با صبر و بردباري خود، مي‌توانيد پيام‌رسان خون شهدا باشيد كه همانا مقاومت و پايداري در راه حق تا آخرين لحظه است و خوشحال باشيد كه با يك عمل آگاهانه، با يك انتخاب و يك دنيا افتخار، از اين جهان رفته‌ام و همانا زندگي واقعي در آن دنياست، چون قرآن مي‌فرمايد: «اين زندگاني چند روزة دنيا افسوس و بازيچه‌اي بيش نيست و زندگي، اگر مردم بدانند، به حقيقت در آخرت است».[8]

     در شهادتم ناراحت نباشيد و به اين آيه قرآن توجه داشته باشيد كه: «الذين اذا اصابتهم مصيبة قالوا انالله و انا اليه...»[9] «آنان كه چون به حادثه سخت و ناگواري دچار شوند، صبوري پيشه گيرند و گويند ما به‌فرمان خدا آمده‌ايم و به‌فرمان خدا مي‌رويم، آن گروهند مخصوص بدرود و الطاف الهي و رحمت خاص خداوند و آنها به حقيقت به‌سوي خدا هدايت يافتگانند».

و اما اي دانش‌آموزان و هنرجويان گرامي:

     اي اميدهاي[10] آينده انقلاب اسلامي، دائماً توجه داشته باشيد، در حالي كه در پشت ميز آرام و بدون هيچ دغدغه‌اي نشسته‌ايد و درس مي‌خوانيد كه بسياري از جوانان دائماً در جبهه‌ها حاضرند و بسياري در خاك و خون مي‌غلطند و بسياري مجروح و معلول مي‌شوند و اين راحتي شما دليل جانفشاني آنهاست و قرآن در اين مورد مي‌فرمايد: «اگر خدا دفع شر بعضي از مردم را به بعضي ديگر كند همانا صومعه و دير و كنشت‌ها و مساجدي كه در آن و ذكر خدا بسيار مي‌شود همه خراب و ويران مي‌شد هركه خدا را ياري كند، خدا او را ياري خواهد كرد. كه خدا را منتهاي اقتدا و توانايست».[11] (قسمتي از آيه 40 سوره حج).

     برادران عزيزم توجه داشته باشيد هرچند نياز اين كشور به علوم مختلفه در اين برهه از زمان زياد است، اما آيا توجه داريد كه بدون داشتن اسلام و استقلال سياسي و استقلال اقتصادي، هيچگاه نمي‌تواند سعادت ملتي را تأمين كند پس با حضور خود در اين جبهه حافظ اين استقلال باشيد كه جنگ جنگ است و عزت و شرف و دين و ميهن ما در گرو همين مبارزات است.

     و بدانيد كه جبهه بهترين محل يادگيري درس و فداكاري و ايثار است. بهترين محل براي خودسازي و درك تفسير آيه‌هاي قرآن است، بهترين محل براي نزديكي به خداست و بهترين محل براي جهاد با نفس. و علاوه بر جنگ درس خود را فراموش نكنيد چون در طول تاريخ علم ايمان با هم پيوند ناگسستني داشته‌اند و نبايد پيوندشان گسسته شود.

     برادران همرزم، امروز به‌جاي آنكه از مناره‌هاي مسجدالاقصي[12] صداي الله‌اكبر و اشهد ان لا اله الاالله بلند شود، از آن صداي چكمه‌هاي خون آشامان صهيونيست بگوش مي‌رسد. مي‌دانيد چرا؟ چون مسلمانان از حريم اسلام غفلت كردند و به‌ دستورات قرآن عمل نكردند، در قرآن همان‌طوري كه نوشته شده است: «كتب عليكم الصيام[13] و كتب عليكم القصاص»[14] نوشته شده است كه «كتب عليكم القتال»،[15] پس لختي به‌خود آييم و اندكي بينديشيم و بدانيم كه در كجا بسر مي‌بريم و براي چه آفريده شده‌ايم و وظيفه ما در اين چند روزه دنيا چيست؟ سال‌ها از جنگ تحميلي گذشته است و همه شاهد ويراني‌هايي هستيم كه جنگ به اين ملت تحميل كرده و امت ما در مقابل اين مشكلات چون كوهي استوار ايستاده‌اند.

 

تا چند جور طاغي و طالع برادر

 

ماييم اينك باقي صالح برادر

اسلام سيلي خورده و خونين مانده برجاي

 

ماراست اين ميراث خونين مانده بر جاي

فخر تبوك و بدر و فتح خيبر از ماست

 

برخيز اينك ذوالفقار حيدر از ماست

 

     ديروز، ديروز رفته است، نمي‌دانيم آيا در عمرمان فردايي را مي‌يابيم يا نه، نبايد به فردا اعتمادي داشت. پس بر ماست غنيمت شمردن اين فرصت.[16]

     اكنون زمان آن رسيده كه دين خود را به ملت و امت شهيدپرور به خانواده‌هاي شهدا و به اين كشور اسلامي اداء كنيم. اين وظيفه هر مسلماني است كه در مقابل هر تجاوز و تجاوزگري بايستد.

     برادران عزيزم: من كوچك‌تر از آنم كه بخواهم كسي را نصيحت كنم. اما چند جمله‌اي را به‌عنوان تذكر به خود و شما عرض مي‌كنم:

1- سعي كنيد با دوستي و محبت بين خود پيوندهايتان را استوار سازيد و به يكديگر احترام فراوان گذاريد، كه در روايات[17] حرمت مؤمن را عظيم‌تر از كعبه دانسته‌اند[18] و بدانيد كه خوشخويي و گشاده‌رويي دام دوستي است و شجاع‌ترين مردم كسي است كه بر هوي و هوس خويش پيروز شود.[19]

2- غيبت كردن مسلمان، از مسلماني ديگر، بزرگترين گناه است و مانند اين است كه انسان گوشت برادر مرده خود را بخورد[20] پس به اين موضوع اهميت بدهيد و سعي كنيد هر روزه چند آيه از قرآن را بخوانيد كه دل را جلا مي‌دهد.

3- قدر اين امام را بدانيد كه علامه اميني[21] فرموده است، خميني ذخيره خدا براي شيعه است و آيت‌الله سعيدي در زندان ساواك فرمودند كه «به‌خدا اگر مرا بكشيد و خونم را بر زمين بريزيد در قطره‌قطره خون من نام مقدس خميني را خواهيد ديد».[22]

4- توجه داشته باشيد همگي به‌سوي خدا باز خواهيد گشت و اين يكي از خصوصيات كتب روح‌بخش اسلام است كه حركت انسان با هدف، از او شروع شده و به او ختم مي‌شود «انالله و انا اليه راجعون»[23] و اين اصل جداكننده مكتب اسلام از مكاتب ماديگري و انحرافي است. پس چه سعادتمند و ارجمندند كساني كه جان و مال خود را به بهاي بهشت با خدا معامله كرده‌اند.[24]

5- پيام تمامي شهيدان ما اين بوده و است كه هر وقت به يادمان افتاديد، كودكان معصوم لبناني را در نظر بگيريد كه مظلومانه به‌دست صهيونيست‌ها قتل‌ عام مي‌شوند به پاسداران به آن برادر، بينديشيد كه در كردستان سربريده شدند و براي سرهاشان جايزه‌ها داده به كساني بيانديشيد كه بدست منافقين پروانه صفت سوختند.

6- سعي كنيد با خواندن قرآن، شركت در دعاي كميل و توسل و مجالس ديگر بعد روحاني خود را تقويت كنيد و براي آخرت خود توشه‌اي برداريد.

7- مسئله ديگر در مورد زمزمه‌هاي صلح است كه در گوشه و كنار اين مرز و بوم شنيده مي‌شود و يا زمزمه‌هايي كه درباره جنگ شنيده مي‌شود. توجه داشته باشيد كه جنگ بد است، اما نه در مقام دفع، دشمنِ ما كسي است كه مدارس ما و بيمارستان‌هاي ما و مناطق مسكوني كشور ما را مورد هجوم قرار مي‌دهد و با بمب و موشك آنها را ويران مي‌كند، آيا تابه‌حال خرابه‌اي را ديده‌اي كه بر اثر اصابت موشك باشد يا شهيدي را كه پيكر مطهرش در زير آوار مانده است. آيا تابه‌حال كودك معصومي[25] را بر تخت بيمارستان ديده‌اي و آيا در آن لحظه با خود انديشيده‌اي كه اينان به‌كدامين گناه شهيد و مجروح شده‌اند. آري برادرم، دشمن ما وحشي است و بسيار وحشي. آيا با يك وحشي مي‌شود صلح كرد؟ مسلماً نه پس بر ماست كه با حضور گسترده خود در صحنه‌‌هاي نبرد، انتقام خون اين شهيدان و همه خون‌هاي بناحق ريخته شده را بگيريم.

8- در آخر از تمامي دوستان و آشنايان حلاليت مي‌طلبم و اميدوارم كه به بزرگي خود مرا ببخشيد مخصوصاً از همكلاس‌هايم كه اميدوارم در دعاهايتان، نمازهايتان، اين حقير را فراموش نكنيد و براي آمرزش گناهان من دعا كنيد.

اما هدفم از آمدن به جبهه:

     من براساس وظيفه و مسئوليتي كه در خود براي دفاع از اسلامي كه از 1400 سال قبل به رسم امانتي به ما سپرده شده است، حس نمودم و در اينجا حضور يافتم و اميدوارم كه خداوند از ما قبول كند.

ساعت 51/2 بعدازظهر روز 7/12/1365

علي ادهم[26]

دزفول

 

[1]- توبه/ 111.

[2]- اشعار منسوب به حضرت امام حسين(7) است.

[3]- آنچه ذيل اشعار آمده در واقع ترجمه‌اي آزاد از ابيات عربي است كه در وصيت آمده است البته از بين ابيات مورد نظر بيت سوم آن اشهر است كه در برخي از وصيت‌نامه‌ها بدان اشاره شده است يا به‌صورت شعر و يا ترجمه آن را در نظر داشته‌اند.

[4]- مضمون دو عبارت ترجمه‌اي است از اين آيه قرآن. انالله و انااليه راجعون. (بقره/ 156).

[5]- ر.ك. تعليقات.

[6]- ر.ك. تعليقات.

[7]- ر.ك. تعليقات.

[8]- «وَ ما هذه الحيوة الدنيا الا لهو و لعب و ان الدار الاخرة لهي الحيوان لوكانوا يعلمون» (عنكبوت/64).

[9]- بقره/156.

[10]- در اصل وصيت «اميدان».

[11]- جزيي از آيه 40 سورة حج. «و لولا رفع‌الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسم‌الله كثيرا و لينصرن الله من ينصره ان الله لقوي عزيز».

[12]- ر.ك. تعليقات.

[13]- بقره/ 183. كتب عليكم الصيام.

[14]- بقره/ 178 كتب عليكم القصاص.

[15]- بقره/ 216 كتب عليكم القتال.

[16]- گويا عبارت شهيد تحت تأثير اين كلام عبرت‌آموز علي(7) است. علي آن امام همام در خطبه 76 مي‌فرمايد: خدا بيامرزد مردي را كه حكمي را شنيد و نيك فهم كرد و به رستگاري خوانده شد و بدان روي آورد و فرصت زندگي را غنيمت شمرد و بر اجل پيشي گرفت. نهج‌البلاغه ترجمه دكتر سيدجعفر شهيدي، ص56. اميرمومنان علي(7) در حكمت 20 تعبير بلند ديگري دارد كه ما را به فرصت‌شماري و فرصت توصيه مي‌فرمايد: «الفرصة تمرمر السحاب» وقت (عمر) چونان گذر ابر سير مي‌كند.

[17]- در اصل وصيت «روايات‌ها».

[18]- حرمت مؤمن عظيم‌تر از حرمت كعبه است. (بحارالانوار، ج64، ص71).

[19]- مضمون اين روايت بلند را تداعي مي‌كند: «اشجع الناس من غلب الهوي» (نهج‌الفصاحه، ص58).

[20]- به اين فراز از آيه 12 از سورة حجرات اشاره دارد. «ولا تجسسوا ولا يغتب بغضكم بعضا ايحب اقدكم ان يأكل لحم اخيه ميتاً» ترجمه: در احوال و عيب‌هاي پنهان مردم كاوش مكنيد و از پس يكديگر بدگويي (غيبت) مكنيد. آيا يكي از شما دوست دارد كه گوشت برادر مردة خود را بخورد؟

[21]- ر.ك. تعليقات.

[22]- ر.ك. تعليقات.

[23]- بقره/ 156.

[24]- توبه/ 111.

[25]- عبارت شهيد اين آيات نوراني قرآن كريم را تداعي مي‌كند: «و اذا الموءدت سُئِلَت باَي ذَنب قُتِلَت» (تكوير/8 و9 ترجمه: «و آنگاه از ختر زنده بگور شده پرسند به كدام گناه كشته شده است؟»

[26]- ذيل وصيت‌نامه آمده است: واحد فرهنگي بنياد شهيد انقلاب اسلامي سمنان و در بالاي صفحة اول آمده فرازهاي زير را از وصيت‌نامه شهيد علي ادهم: جبهه بهترين محل يادگيري و فداكاري و ايثار است. جبهه بهترين محل براي خودسازي و درك تفسير آيه‌هاي قرآن است. جبهه بهترين محل براي نزديكي به خداست و بهترين محل براي جهاد با نفس.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده