خاطرات شهید عباسعلی الله دادی / خمس
دوشنبه, ۰۶ دی ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۴۶
ریز حساب و کتابم روتوش یادداشت می کنم تا هر سال سر وقت خمسش رو بدم
گوشه اتاق بساطش را پهن کرده بود و مشغول نوشتن شد. کنارش نشستم و گفتم:«مشق می نویسی؟».
اشاره ای به کاغذ ها کرد و گفت:«اینا صورت تمام چیزهاییه که برای مغازه خریدم. اونا رو یادداشت می کنم».
با تعجب گفتم:«برای چی؟».
گفت:«باید جنس هایی رو که من خریدم، بدونم تا با جنس هایی که شریکم برای مغازه می گیره قاطی نشه».
پیش خودم فکر کردم:«عباسعلی با هفده هیجده سال سن به فکر حساب و کتابشه. یعنی...».
گفتم:«نکنه می خوای خمس مالت رو حساب کنی؟».
خندید. دفتر چه یادداشت کوچکی را نشانم داد و گفت:«ریز حساب و کتابم روتوش یادداشت می کنم تا هر سال سر وقت خمسش رو بدم».
برگرفته از خاطره مادر شهید
نظر شما