نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - کتاب خاطرات
گردآورندگان: سرکار خانم ها فاطمه نوروزیان - معصومه نوروزیان
کد خبر: ۴۴۳۱۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۳

کتاب «بمو» نوشته اصغر کاظمی خاطرات شناسایی منطقه قصرشیرین و ذهاب با تغییر جلد پس از ۱۸ سال دوباره منتشر شد.
کد خبر: ۴۴۱۹۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۴

معرفی کتاب;
كتاب « مسافر مينی بوس سرخ » اولين مجموعه ای تك جلدی است كه در آن زندگی نامه و خاطرات شفاهی آزاده سرافراز سرهنگ يوسف بختياری در هشت سال دفاع مقدس، به سفارش اداره كل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع‌مقدس استان بوشهر و با حمايت سازمان منطقه ويژه اقتصادی پارس جنوبی جمع آوری و منتشر شده است.
کد خبر: ۴۴۱۵۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۸

پژوهشگر و نویسنده عرصه ایثار و شهادت سیستان و بلوچستان گفت: خاطرات همسران شهدای مدافع وطن استان در ‏حال ‏گردآوری است.‏
کد خبر: ۴۴۱۲۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۲

کتاب با «چشمهایم جنگیدم» خاطرات مراد هنرمند جانباز شیمیایی استان به نویسندگی زهرا اسپید می باشد که در مراسم شب خاطره دفاع مقدس در تهران مورد تقدیر رهبر معظم انقلاب قرار گرفت.
کد خبر: ۴۴۰۲۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۸

معرفی کتاب;
كتاب حاضر دربرگیرنده خاطرات دریایی رزمندگان هشت سال پایداری استان بوشهر است.
کد خبر: ۴۳۹۵۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۱

معرفی کتاب؛
ماه ای آغازین شروع جنگ تحمیلی معمولاً رزمندگان اسلام در قالب گروه های چند نفره به سر پرستی یک نفر در مناطق محتلف جنگی حاضر می شدند. بنده به همراه تعدادی از دوستان و رفقای محلی (آب باریکی) از جمله، برادر بزرگوار حسن تات، علی تاجیک، علی جمالی (تاجیک)، اسماعیل اردستنی (اخوی) در قالب گروهی که به سرپرستی برادر غلامرضا مهمان نواز بودیم به منطقه ای از مناطق جنگی در اطراف پل کرخه اعزام شدیم.
کد خبر: ۴۳۹۳۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۸

«حماسه تپه برهانی» در عملیات والفجر 2 شرحی از کربلای ایران است که توسط «سیدحمیدرضا طالقانی» بازروایی می‌شود.
کد خبر: ۴۳۵۵۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۳

معرفی کتاب
کتابچه موتور سوار با موضوعیت مجموعه خاطرات جانباز هشت سال دفاع مقدس حاج ابوالفضل فخرالاسلام
کد خبر: ۴۳۵۳۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۲

از ویژگی های منحصر به فرد کتاب که به خوبی جا افتاده شیوه تربیتی آقامیرزا پدر انسیه ـ مادرشهیدان ـ است. این پدر همه هم و غمش را می گذارد تا این دختر را به سرانجام برساند.
کد خبر: ۴۳۵۰۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۱۷

معرفی کتاب
کتاب " مرزبانان بی سنگر" که به گوشه ای از خاطرات هشت سال رزم در دریا پرداخته با همکاری کنگره سرداران شهید و شهدای استان هرمزگان و موسسه فرهنگی و هنری آسمان خلیج فارس تدوین گردیده است
کد خبر: ۴۳۴۷۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۱۴

محمدعلی جعفری، نگارش زندگینامه شهید مدافع حرم، محسن حججی را برعهده دارد. این کتاب از سوی انتشارات شهید کاظمی منتشر می‌شود.
کد خبر: ۴۳۳۹۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۰۶

خاطره اى از شهيد حسن صفرزاده فرمانده پايگاه مقاومت امام حسين(ع) روستاى «هرطه كلا» به نقل از ايوب تقوى نسب(دوست شهيد) برگرفته از كتاب به مساحت آسمان كه توسط نويد شاهد مازندران منتشر شد.
کد خبر: ۴۳۲۵۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۱۹

گردآورندگان: سرکار خانم ها هاجر رهایی، زری خطیبی فر، ربابه خطیبی فر، زهرا خالصی
در حالی که ؛ به شدت می خندید ، گفت : تو با آب انار وضوگرفتی . از تعجب ، چشمهایم گرد شده بود . گفتم رمضانعلی ! من با آب وضو گرفتم . با آب . در حالی که ؛ بر شدت خنده اش افزوده شده بود ، گفت : حجت ! توا سم این روستا را می دانی چیست ؟ گفتم : خوب آره روستای انار . گفت: مگه تو با آب این روستا وضو نگرفتی ؟ گفتم : بله دو بار گفت : خوب ، حالا دیدی تو با آب انار وضو گرفتی . من تازه متوجه منظورش شده بودم با او شروع به خندیدن کردم
کد خبر: ۴۳۰۹۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۹

گردآورندگان: سرکار خانم ها مریم طنانی، فاطمه نوروزیان، فاطمه بختیاری، معصومه نوروزیان
می خواستند برایش دستی بالا بزنن. ولی قدرت الله نمی پذیرفت. او می گفت: این شیطونه. ما را برای خالی کردن جبهه وسوسه می کنه. نباید گولش را بخوریم. هر جا که قسمت باشه، خدا خودش درست می کنه.
کد خبر: ۴۳۰۳۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۲

گردآورنده: محمد علی غریب شائیان
در یک آن صدای عمو در گوشم پیچید . به دنبال صدا می گشتم . ناگهان چند نفر زخمی دیدم . با عجله خودم را به آن ها رساندم . عمو لبخندی بر لب داشت . مرا تنها رها کرد و خود به سوی آسمان ها پر کشید .
کد خبر: ۴۳۰۲۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۱

گردآورنده: محمد علی غریب شائیان
مسعود ، ساجد اسکندری را بالای سر خود دید . با نگاه خسته اش لبخندی زد . ساجد روی هر دو پا نشست . خیلی عجله داشت رزمندگان در حال پیشروی بودند . او باید به دیگر رزمندگان می پیوست . از طرفی هم نیمتوانست مسعود را با چنین حالی رها سازد . بند پوتینش را باز کرد و آن را محکم به رگ بالای محلی که تیر خورده بود بست ، به مسعود گفت : « همین جا بمان ، الان بچه های امداد از راه می رسند .
کد خبر: ۴۳۰۱۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۰

نویسندگان سر کار خانم ها سمیرا ثباتی مقدم، راضیه دخانیان و فاطمه طاهریان
صوت قرآن رضا در فضا می پیچد : « اذا الشمس کورت . و اذا النجوم انکدرت . و اذا الجبال سیرت . و اذا العشار عطلت ... و اذا المووده سئلت . بای ذنب قتلت . » انعکاس صدا همه جا را در خود گرفته . انگار تمام بیابان با او هم نوا شده اند . تمام بیابان و هر چه در آن است : گوشت و استخوان و پلاک !
کد خبر: ۴۲۸۸۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۵

نویسنده: سرکار خانم آرزو ایمانی
حسین بی طاقت شده بود. از روی صندلی بلند شد و به طرف میز مسئوول رفت و گفت: « آقای عزیز، مگه این اجناسی که برای مردم می آرید، توی نوبت قرار نمی دید؟».
کد خبر: ۴۲۸۵۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۱

نویسنده: سمیرا سادات امامی
خیلی وقتها، زمانی که محمدشریف در خانه بود از فاطمه می‌خواست برایش قرآن بخواند و او با علاقۀ زیاد گوش می‌داد و خود نیز لحن زیبايی در قرائت داشت. صدای خوش محمدشریف همراه آرامشی که هنگام خواندن قرآن در صورتش موج می‌زد، هنوز هم یکی از دلنشینترین خاطرات حک شده در ذهن فاطمه و دخترش منصوره است.
کد خبر: ۴۲۸۴۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۳۰