کتاب حیات جاوید

کتاب حیات جاوید

"خداکریم" طاقت ماندن در این دنیا را نداشت

نوید شاهد - همسر شهید "خداکریم اسدی" می‌گوید: «سه ماه از آغاز زندگی مشترکشان می‌گذشت و سه ماه از زمانی که به انتظارش نشسته بود. روزها، دیگر طاقت نداشت در خانه بماند. خسته بود از بس که مثل مرغکان گرفتار قفس، گوشه و کنار خانه را برای پیدا کردن نشانه‌ای از او گشته و دست آخر ناامید در گوشه‌ای کز کرده بود.»

"ناصر" در جبهه امدادگر بود

نوید شاهد - مادر شهید «ناصر ابوالقاسمی» می‌گوید: «او امدادگر بود. مجروح‌ها و زخمی‌های خط مقدم را به خاطر آورد. اوایل احساس ناتوانی می‌کرد. دیدن زخمی‌های جنگ که روی برانکارد نمی‌خوابیدند و می‌گفتند؛ شاید همرزمشان نیاز داشته باشد.»

رضایت‌نامه مجوز عبور "علیرضا" شد

نوید شاهد - مادر شهید "علیرضا جلیلی سیارمشهد" می‌گوید: «به خاطر سن و سال کم علیرضا اجازه رفتن به جبهه را به او نمی‌دادند و او تصمیم با گرفتن رضایت‌نامه از من به جبهه برود.»
طراحی و تولید: ایران سامانه