نوید شاهد - خواهر شهید "محمدرضا علیزاده" نقل میکند: «با چفیه دور گردنش خیلی جذاب تر شده بود. گفتم: یکی از این چفیهها را برای معصومه دخترم میآری؟ گفت: باشه! ولی معلوم نیست دیگه برگردم! اخمهایم را به هم کشیدم و گفتم: دیگه از این حرفها نزن! چفیهاش را از دور گردنش باز کرد و به دخترم داد و گفت...» نوید شاهد سمنان به مناسبت سالروز تولد، در دو بخش خاطراتی از این شهید والامقام را برای علاقمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب میکنیم.