تکاور و پاسدار

تکاور و پاسدار

خطای پزشکی و بغض شهید «حسن حسین‌پور»

«درجه چشمش بالا بود و ردش کرده بودند. با بغض آرام زمزمه می کرد و ‌می‌گفت: فایده نداره، استخدام نمیشم و بعد دفترچه‌اش را به گوشه‌ای انداخت ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات مادر شهید «حسن حسین‌پور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
طراحی و تولید: ایران سامانه