شهید "محمد جانی" در تیرماه سال 1360 به خدمت مقدس سربازی اعزام و پس از طی آموزش در تیپ 55 هوابرد شیراز مشغول به خدمت شد. برای ادامه خدمت به منطقه جنوب منتقل و در سال دوم جنگ تحمیلی هنگامی که به عنوان تک تیرانداز در منطقه سوسنگرد از مردم قهرمان خوزستان به دفاع مشغول بود، در هفتم دی ماه 1360 به درجه رفیع شهادت نائل شد.
شهید "مرتضی خدابنده" در وصیتنامه اش می نویسد: «بار خدایا تو آگاهی که تلاش و پیکار ما نه از آن جهت است که به پایگاه قدرتی برسیم و یا چیزی از کالای بیارزش دنیا به چنگ آوریم. بلکه بدان جهت است که نشان و پرچمهای دین تو را بر افرازیم و در شأن تو ایستادگی را هدیه آوریم تا بندگان ستمدیده تو امان یابند و ستمگران به کیفر خویش برسند.»
شهید عبدالکریم ویسمهای در وصیتنامهاش نوشته است: «خواهر و مادرم برایم گریه نکنید شهید گریه ندارد اگر قسمت بنده شد و شهید گشتم برایم هیچ ناراحت نباشید و صبر و شکیبایی خود را هرگز از دست ندهید چون که خدای ناخواسته با این کارتان دشمن شاد میشود.»
شهید «عبدالرحیم سعادت نیا» از شهدای انقلاب است. از او روایت شده است: «او علاوه بر بسیج در انجمن اسلامی به کار تبلیغات می پرداخت و عاشقانه این کار را انجام می داد.»
شهید "علی حسین ذال بیگی" با این که جانباز شده بود ورزش را ادامه داد و در رشته کشتی مقامهای مختلفی آورد و در رشته ورزشی پرورش اندام نیز فعالیت میکرد. هرگز از ایمانش سست و ناامید نشد و اخلاق و رفتارش روز به روز بهتر و بهتر میشد. او در سوم دی ماه سال 1381 بر اثر عوارض ناشی از مجروحیت در سانحه رانندگی به شهادت رسید.
شهید "عطاءالله اللهوردی" به عنوان پاسدار وظیفه وارد سپاه شد و حدود 19 ماه در لشکر 17 علی بن ابی طالب(ع) در حال انجام وظیفه بود. در نهایت، در سوم دی سال 1364 در استان خوزستان در جاده پل دختر در حین رانندگی دچار سانحه شد و به یاران شهیدش پیوست.
سردار شهید «اصغر عدالت» به صوت زیبا در بین دوستان مشهور بود. وی با لهجه شیرین خود و با زیباترین صوت این دعای کمیل و زیارت عاشورا و قرآن را در میان جمع تلاوت میکرد.