خاطرهنگاری جانباز سرافراز
جانباز اسرافراز «رضا شمسیان» میگوید: گاهی در جبهه هوا طوری سرد بود که آب وضو روی بدنمان یخ میزد و سرما حس بویایی را از ما گرفته بود. طوری که تفاوت نفت و آب را متوجه نمیشدیم.
کد خبر: ۵۷۳۲۳۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۱۴
خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «ابراهیم مختاریان» میگوید: همیشه هر وقت از کنارم رد میشد سرم را میبوسید و میگفت؛ «مادر من به سربازی میروم و اگر خدا بخواهد شهید میشوم. دعا کن شهید شوم، مگر این دنیا چی دارد که بمانم. مادر به شهادتم افتخار کن...»
کد خبر: ۵۷۳۱۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۱۳
خاطرهنگاری جانباز سرافراز
جانباز اسرافراز «احمدرضا نبوی» میگوید: بر حسب دِین شرعی که بر گردن داشتم، از سرزمینم با جان و دل دفاع میکردم. به خود افتخار میکنم که در راه انقلاب قدم کوچکی برداشتم. خوشا به حال آنان که در این مسیر شهید شدند.
کد خبر: ۵۷۲۹۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۸
خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید مدافع سلامت «لیلا بهمنزاده» میگوید: «مادر خوبی برای بچههایش بود. با من و پدرش خیلی خوب بود، خداروشکر میکنم که هیچکس از دخترم ناراضی نیست. یک روز که پیش شهید بودم گفت مادر حالم خوب نیست و احساس میکنم تب دارم. وقتی که به خانه برگشتم زنگ زد و گفت مادر فعلا خانه من نیا که کرونا گرفتم...»
کد خبر: ۵۷۲۸۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۸
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با والدین سرافراز شهید «حسن مرادی مزرعه نو» به مصاحبه پرداخته است. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۷۲۵۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۱
خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «عباس محسنی» میگوید: آخرین باری که داشت به جبهه اعزام میشد با دفعات قبل فرق میکرد این بار بعد از روبوسی چند بار به پشتم زد و گفت: مادر خدانگهدار و بهم سفارش کرد بعد از شهادتم گریه و زاری نکن، چون یک قطره اشک تو گلولهای است به قلبم.
کد خبر: ۵۷۲۴۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۲۹
خاطرهنگاری جانباز سرافراز
جانباز اسرافراز «مهدی نصیری» میگوید: روحیات و آمادگی که دوستان شهیدم برای شهادت داشتند آنها را از بقیه خاصتر کرده بود. وقایع جنگ کاش تکرارنشود ولی انسانهای آن دوران کاش تکرار شوند.
کد خبر: ۵۷۲۱۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۲
خاطرهنگاری جانباز سرافراز
جانباز اسرافراز «علی اکبر فیروزیار» میگوید: به ما گفته بودند گردان را به خط مقدم رساندید؛ خودتان برگردید ولی کی بود که برگردد...
کد خبر: ۵۷۲۱۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۳۱
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
حیدر جانمحمدی پدر شهید «محمدشریف جان محمدی» نقل میکند: «محمد اهل نماز و روزه بود. همیشه نمازهایش را اول وقت میخواند. همیشه میگفت: برای دفاع از خاک کشور باید جان را فدا کرد.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۷۲۱۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۲۸
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
منور دادوند مادر شهید «محمد اورکیچهارلنگ» میگوید: «یادم میآید یکی از همسایههایمان به دیدن ما آمده بود، آن زمان محمد هم به مرخصی آمده بود تا چشمش به محمد خورد، گفت: ای بابا محمد تو هم که شهید نمیشوی؟ محمد در جواب گفت: اینبار که به جبهه بروی شهید میشوی، بعد از چهل روز هم من شهید میشوم.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۷۲۱۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۲۷
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
خاصل طلا رودبار مادر شهید «ماجد ابدالی رضایی» میگوید: «از همان دوران کودکی پسر خیلی خوبی بود، چه در زمانی که در خانه بود و چه در زمانی که به مدرسه میرفت. همیشه معلمها از او راضی بودند. در نامههایش همیشه مینوشت: نگران من نباشید، و به خدا توکل کنید.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۷۲۱۳۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۲۵
خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «پرویز ایمانی شیرکلایی» میگوید: برف سنگینی باریده و راهها بسته شده بود، برف را داخل یک لگن آب میکردم تنش را میشستم، همان تنی که ترکش داغ خورد.
کد خبر: ۵۷۱۹۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۲۲
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
گلگز مرادخانی مادر شهید «قربان حاجی صادقلو» میگوید: «قربان با شروع جنگ تحمیلی تمام توانش را گذاشت تا به جبهه برود، شور و شوق عجیبی داشت. هر بار که به او میگفتم: بگذار دیگران به جبهه بروند میگفت: من همسر و فرزندی ندارم که نگران باشم. کسانی که شرایط مثل من را دارند در اولیت هستند که به جبهه بروند.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۷۱۹۲۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۲۳
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
غلامحسین زرگری پدر شهید «قاسم زرگری» نقل می کند: «قاسم هر دو سه ماه یکبار به مرخصی میآمد. سعی میکرد بیشتر اوقالت در جبهه بماند و کمتر به مرخصی بیایید. من به او میگفتم: پسرم بیشتر به مرخصی بیا و به ما سر بزن. میگفت: حضورم در جبهه مهمتر است و به من احتیاج دارند. روزی هم که به شهادت رسید، همرزمانش به ما اطلاع دادند.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۷۱۹۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۲۳
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
بتول مرادی مادر شهید «قاسم اکبری» میگوید: «زمانی که قاسم به جبهه رفت به من اطلاع نداد، نگران بود نکند حس مادریام اجازه رفتن او را به جبهه بگیرد، به خانه پدرم رفت و از آنجا به جبهه اعزام شد. در جبهه که بود مدام برای پدرم نامه مینوشت؛ به مادرم بگویید نگران من نباشد. به فکر خانواده شهدا باشید که فرزندانشان در راه خدا شهید شدند.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۷۱۸۸۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۲۱
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
احمد مولایی سروندانی پدر شهید «فردین مولایی سروندانی» نقل میکند: «همیشه میگفت دوستدارم در جبهه شهید شوم. هر چه به شهید گفتم که به جبهه نرود قبول نکرد. میگفت دوستدارم برای نجات کسی جانم را فدا کنم.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۷۱۸۸۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۲۰
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
فرنگیس خاکسار مادر شهید «علیرضا زغل» میگوید: «مادرم دعا کن شهید شوم. مادر عزيز، از دست فرزند خودت ناراحت نباش. فقط دعا کن که خدا مرا ببخشد و شهيد کند. چون ما خيلی آرزوی شهادت داريم.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر و مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۷۱۸۸۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۹
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
رقیه کریمی مادر شهید «علیرضا براتی» میگوید: «علیرضا وقتی به مرخصی آمده بود من خیلی بیتابی میکردم، مدام به او اصرار میکردم که نرود ولی او میگفت: رفتن به خدمت سربازی مقدس است.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر و مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۷۱۶۷۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۶
خاطرهنگاری والدین شهدا
مادر شهید «محمد زینعلی موخر» میگوید: محمد من 18 ساله بود که به جبهه رفت. او بقیه با بقیه فرزندانم متفاوت بود و بسیار خوش اخلاق و مومن بود.
کد خبر: ۵۷۱۵۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۲
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مرتبه عباسخوشروزی مادر شهید «علی محمدی» روایت میکند: «علی پسر خیلی مهربانی بود. در میان اقوام و آشنایان هم زبانزد بود. با شروع جنگ تحمیلی به جبهه اعزام شد. قبل از اینکه به شهادت برسد، من خوابش را دیده بودم و در خواب به من توصیه میکرد، نگران نباشم.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۷۱۱۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۰۷