آسمان چشم های تو

آسمان چشم های تو
شهید «محمد علی ایران نژاد» در کلام همسر:

انگار خورشید هم به تماشا نشسته است

انگار خورشید هم به تماشا نشسته است تا این همه مهربانی را یکجا ببیند، پدری که با عشق فرزندش را بوسه باران می کند.
شهید «محمد علی ایران نژاد» در کلام همسر:

تصور رفتن و نبودنت قلبم را به درد می آورد

شهید «محمد علی ایران نژاد» در رثای همسر: دیدن تو توی این لباس ها چقدر شیرین و لذت بخش است، با این لباسها ابهت و مردانگی ات در نظرم صد برابر شده است و در دلم ذوق می کنم، اما تصور رفتن و نبودنت قلبم را به درد می آورد.
مقدمه کتاب «آسمان چشم‌های تو» (بخش پایانی)؛

حکایت آن هایی که با عشق رفتند و عاشق تر برگشتند

نویسنده کتاب «آسمان چشم‌های تو» در رثای عموی شهیدش می نویسد: حکایت آن ها که پاره های تنشان را روی خاکهای تفتیده جاگذاشتند با عشق رفتند و عاشق تر برگشتند.
مقدمه کتاب «آسمان چشم‌های تو» (بخش نخست)؛

فضای قلبم از ترنّم باران نگاهش لبریز می شود

نویسنده کتاب «آسمان چشم‌های تو» در رثای عموی شهیدش می نویسد: هر روز نگاه زیبای او را در عمق تنهایی ام قاب می کنم تا فضای قلبم از ترنّم باران نگاهش لبریز شود ویادم بیاید که او هیچ گاه مفقود الاثر نشده بلکه ماندنی تر وجاویدتر گشته است .
معرفی کتاب؛

« آسمان چشم های تو »، مجموعه داستان کوتاه دفاع مقدس

کتاب « آسمان چشم های تو » مجموعه داستان کوتاه دفاع مقدس پیرامون شهید محمد علی ایران نژاد است.
طراحی و تولید: ایران سامانه