لطیف رنجبری

لطیف رنجبری

داستان «لطیف عشق» شنیدنی شد

نوید شاهد کتاب «لطیف عشق» از تولیدات نشر شاهد در قالب کتاب صوتی از سوی شبکه ایران صدا منتشر شد.
در کلام یاران(6)؛ گفتگو با نرگس رنجبری خواهر شهید

عاشق امام حسین(ع) بود

شب در خانه بودیم که ماشین نظامی از طرف بیجار آمد و به ما گفت که لطیف مجروح شده است و در تهران است. همه خانواده به تهران رفتیم و در بیمارستان بود که متوجه شدیم لطیف شهید شده است.
در کلام یاران(5)؛ گفتگو با حاج مختار رنجبری برادر شهید

بزرگترین پاداش خداوند به برادرم شهادت بود

وقتی لطیف شهید شد. همسرش باردار بود وعباس پسر کوچکش 5 ماه بعد از شهادت پدر به دنیا آمد.
در کلام یاران(4)؛ حجه الاسلام حاج سید جبار حسینی دوست و همرزم شهید

شهید لطیف رنجبری نمونه کامل یک انسان مسلمان و مومن بود

شهید رنجبری فرمانده پایگاه ولی آباد بانه بودند. ماموریت وی به اتمام رسیده بود و فرمانده جدید جایگزین شهید رنجبری شده بود. طبق اصول کاری، او باید یک هفته می ماند تا فرمانده جدید با منطقه آشنا شود
در کلام یاران(3)؛ گفتگو با خانم ذلیخا شنبه ای مادر گرامی شهید

خدایا این شهید را از ما قبول کن

زمانی که برای مرخصی به روستا می آمد برای همه فامیل و حتی اهل روستا سوغاتی می آورد و چون آن زمان در روستا رسم بود که هر کس از سفر می آمد و برای کسی سوغاتی می آورد او را شام یا نهار دعوت می کردند ولی لطیف دوست نداشت کسی را به زحمت بیندازد می گفت: چرا خرج روی دست مردم بگذارم.
در کلام یارا(2)؛ گفتگو با مصطفی رنجبری (فرزند ارشد شهید)

شهادت بزرگترین درس پدر

اکثر اوقات پدرم در منطقه بود. ولی وقتی به خانه می آمد؛ محیط بسیار گرم و صمیمی در خانه فراهم می شد. بسیار من را به خواندن نماز و قرآن سفارش می کرد و در درسها یاریم می کرد.
در کلام یاران(1)

لطیف لایق و عاشق شهادت بود

زمانی که ايشان در گارد شاهنشاهی سرباز بود چندین بار خواستند که او را در ساواک استخدام کنند و حقوق و مزایای بسیار خوبی به او پيشنهاد داده بودند وليكن لطیف قبول نکرد و گفت: این نان مردم بریدن است و به روستا برگشت و کار کشاورزی را ادامه داد.
ویژه نامه شهید لطیف رنجبری

دفتر خاطرات (6)؛ سرشار از عشق به همه

برادرم لطيف برای والدین و خانواده خود ارزش و احترام زيادي قائل بود به همین جهت همیشه مقيد بود علی رغم تمام مشکلات، همانند دوری راه، مشغله های شغلی، هر ساله در لحظه تحویل سال نو در کنار والدین و خانواده باشد.
ویژه نامه شهید لطیف رنجبری

دفتر خاطرات (5)؛ برادری در نقش پدر

ایشان از ایام نوجوانی در همه مراسم مذهبی روستای محل تولدش شرکت داشت
ویژه نامه شهید لطیف رنجبری

دفتر خاطرات(4)؛ در کلام مادر شهید

در خاطرم هست كه ايشان چه در زمان قبل از استخدام در ارتش و چه در زمان دوري از خانواده سعي فراوان داشتند تا از احوال تك تك افراد خانواده غافل نمانند
ویژه نامه شهید لطیف رنجبری

دفتر خاطرات (3)؛ بهترين جايزه

نوید شاهد: آمر به معروف و ناهي از منكر و در مراسم ماه محرم از عشاق و عزاداران واقعي سالار شهيدان بود
ویژه نامه شهید لطیف رنجبری

دفتر خاطرات (2)؛ عامل به فرايض ديني

نوید شاهد: شهید لطيف عامل به انجام فرائض دینی بود و هميشه نمازش را در اول وقت ميخواند و...
ویژه نامه شهید لطیف رنجبری

دفتر خاطرات (1)؛ منشاء خير و بركت

نوید شاهد: شهید لطيف دارای روحیه ای عاری از کبر و غرور و تعلقات مادی بود و همیشه بدون هیچ توقع و چشم داشتی از اطرافیان به آنها کمک می نمود و «منشاء خیر و برکت» بود. در حق آنها نیکی می کرد و اعمال نیک و پسندیده مورد رضای پروردگار را سرلوحه زندگی اش قرار داده بود.

وصيت نامه شهيد لطيف رنجبري / تجارت سودمند

نوید شاهد: خدايا! خودت فرمودي: اگر مي خواهيد شما را به يك تجارت سودمند بخوانم كه از جهنم دور سازم...

صورت سانحه شهادت شهيد لطيف رنجبري

نوید شاهد: موضوع درگيري پايگاه ولي آباد با ضدانقلابيون برابر اعلام گردان مرزي بانه در درگيري مورخه 2/10/62 پرسنل پايگاه مزبور با ضدانقلابيون ستواندوم لطيف رنجبري جمعي گردان 707 خوزستان بدرجه رفيع شهادت نائل و سرباز وظيفه ابوالحسن برازش پايه خدمتي شهريور 26 از ناحيه پا مجروح كه پيكر پاك شهيد يوم جاري به زادگاهش بيجار و از آنجا پس از مراسم مذهبي و نظامي با حضور روحانيون و مسئولين شهرستان بيجار به تهران منتقل گرديد .

زندگينامه شهيد لطيف رنجبري

نوید شاهد: سروان شهید « لطیف رنجبری » درروز چهارم شهريور ماه سال 1326 در روستای «آله کبود» از توابع شهرستان بیجار گروس واقع در استان کردستان در خانواده روستایی و مذهبي از چشم به جهان گشود. مادرش زليخا و پدرش شريف نام داشت.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه