آب

آب
شهید مهدی (حیدر) عبدوس

لب های تشنه و عنایات خدا / خاطراتی از شهید مهدی (حیدر) عبدوس

چاره ای نداشتیم. میان چند تخته سنگ مخفی شدیم. لب هایمان از شدّت گرما خشک شده و قمقمه هایمان خالی بود. تنها دل خوشی مان لباس سربازان عراقی بوده به تن داشتیم. شاید وقت خطر نجات مان می داد و شناسایی نمی شدیم.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه