شهید برات علی کبیری

شهید برات علی کبیری

خاطره خودنوشت از شهید برات علی کبیری /آغاز یک عملیات

رفتيم پهلوي بچه هاي گردان و عصر آن روز هنوز هوا تاريک نشده بود که هوا طوفاني شده و باد بشدت خاکها را بر سر و روي ما مي زد و ما پيش خودمان مي گفتيم اينها همه ميل خداست چون امشب عمليات است و خدا مي خواهد ديد دشمن را کور کند .
طراحی و تولید: ایران سامانه