نزدیــک هــای اذان صبــح بــود، صــدای انفجــار و غریــو گلولــه از خــواب بیــدارم کــرد، تــا آن لحظــه چنیــن صداهایــی را آن هــم در نیمــه هــای شــب نشــنیده بــودم. تــرس سراســر وجــودم را فــرا گرفتـه بـود....
او نيز يكي از كساني بود كه در عقدپيمان جوانمردي، مردان مرد روستاي دولاب، براي مقابله با ملحدين ضدانقلاب،حضور داشت، آن را امضا كرد و با خون سرخش، بر آن تأييديه نوشت....
او كه داراي انديشه ها و باورهاي عميق ديني بود، زماني كه با شخصيت امام خميني(ره) آشنا شد، گمشده ي خود را در وجود او يافت و شيفته ي طريقت این پیر شد. ...
حبیب الله همراه همرزمان خود، پیمان مقابله با ضدانقلاب را امضا کرد و در این مسیر وفادارانه باقی ماند و خون پاکش رادر شب بیست و هشتم اسفند ماه سال 1360 ، در زادگاهش به پای درخت تنومند انقلاب اسلامی ریخت...