خاطرات پرستارکرمانشاهی در دوران هشت سال دفاع مقدس؛
نوید شاهد- "سعدیه مروتی" پرستاردوران هشت سال دفاع مقدس می گوید:« مشغول تنظیم گزارش پرستاری بودم یکی از رزمندگانی که به شدت شیمیایی شده بود، مرا صدا زد و مقداری خاک برای تیمم خواست. هر چه تلاش کردم به او بقبولانم که خاک برای تیمم چشم های آسیب دیده و دست و صورت شیمیایی شده ی او ضرر دارد، نپذیرفت. با اصرار او مقداری خاک تیمم تهیه کردم، در سینی ریخته و به او دادم...»