سید آزادگان

سید آزادگان

همه بدنش کبود بود

«یک روز بهانه‌ای پیدا کرد آمدند حاج‌آقا را بردند. شکنجه‌اش کردند صدای یاالله و یا زهرا (س) گفته‌هایش را می‌شنیدیم و گریه می‌کردیم. وقتی برش گرداندند لبخند می‌زد همه بدنش کبود بود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات سید آزادگان ، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

آیین بزرگداشت حجت الاسلام ابوترابی فرد و شهدای مظلوم آزاده لغو شد

روابط عمومی موسسه پیام آزادگان با صدور اطلاعیه ای از لغو مراسم بزرگداشت سید آزادگان و شهدای مظلوم آزاده خبر داد.
در حوزه هنری:

آیین بزرگداشت سالگرد ارتحال « سید آزادگان » و بزرگداشت شهدای غریب آزاده برگزار می‌شود

مراسم سالگرد ارتحال حاج سید عباس ابوترابى‌ فرد و فرزند برومندشان « سید آزادگان » حجت‌ الاسلام و المسلمین سید «علی‌اکبر ابوترابى‌‌فرد» و پاسداشت یاد و نام شهدای غریب آزاده در تالار اندیشه «حوزه هنری» تهران برگزار خواهد شد.
برگی از خاطرات سید آزادگان؛

خبرش همه جا پخش شد

«یکی از بچه‌ها خطایی کرد. خبرش همه جا پخش شد. می‌دانست به گوش حاج‌آقا هم رسیده. چند روزی آفتابی نمی‌شد خجالت می‌کشید ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان ، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
برگی از خاطرات سید آزادگان؛

بازگشت پول در دوران جنگ به پیرمرد عربی که نیازش بود

«وقتی به ایشان گفتند «کان عندی فلوس من حردان»، نزد من مقداری پول از روستای حردان است. آن پیرمرد دست‌ها را به سوی آسمان بالا برد و شروع کرد به گریه کردن و شکرگزاری از خداوند. مادر ایشان که حدود صد و ده سال سن داشت، خود را روی زمین به جلو کشاند ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان ، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
آیین رونمایی از کتاب «خاکی آسمانی»:

کتاب «خاکی آسمانی» منشور وفاق ملی آزادگان است/ حاج آقا ابوترابی توانست۴۰ هزار نفر را امت واحد کرده و به کشور برگرداند

آیین رونمایی از کتاب «خاکی آسمانی» عصر امروز در تالار سوره حوزه هنری با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران برگزار شد.
سارق ماشین

سارق ماشین

«دیدم در پارکینگ ساختمان که حاج‌آقا در آن سکونت داشت، باز شد و یک نفر دارد ماشین حاج‌آقا را هل می‌دهد و از پارکینگ خارج می‌کند. من ابتدا فکر کردم سارق است سریع خودم را به کوچه رساندم ...» ادامه این خاطره را از سید آزادگان ، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» همزمان با سالروز این شهید بزرگوار در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

زیارت کربلا و نجف در دوران اسارت

«آذر ماه سال ۶۸ در اردوگاه تکریت پنج بودیم که مشرف شدیم زیارت کربلا و نجف. یک اتوبوس دیگر هم دیدیم که همراهمان می‌آید. در حرم آقا امام حسین (ع)، آن‌ها را از ما جدا نگه داشتند ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

قرار بود ۱۰ روزه برگردد، اما ۱۰ سال طول کشید!

«یاسر را خوابانده بود روی زمین. یادداشتی برایم گذاشته بود «من رفتم ده روزه. دوهزار تومان هم برای شما گذاشتم. ده روز برمی‌گردم. ایشان رفتند و برگشتشان ده سال طول کشید. دقیق ده سال ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات سید آزادگان ، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
همزمان با سالروز شهادت شهیدان «بابایی و لشگری»

یادواره شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران در قزوین برگزار شد

همزمان با سالروز شهادت سرلشکر خلبان شهید «عباس بابایی» و سیدالاسرا، سرلشکر خلبان شهید «حسین لشگری»، یادواره شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران در استان قزوین و دو هزار و 950 شهید والامقام لشکر ۱۶ زرهی در گلزار مطهر شهدای شهر قزوین برگزار شد.

آبروی انسان را نبرید!

«شهید ابوترابی گفت شما اشتباه می‌کنید چرا که قرآن آمده است تا انسان‌ساز باشد و به انسان‌ها آبرو بدهد؛ بنابراین شما وقتی آبروی فردی را می‌برید معنایش از بین بردن قرآن و مخالفت با آیات آن است ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات سید آزادگان ، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

صلیبی‌ها هستند که ما زنده‌ایم!

«شهید ابوترابی متوجه عکس‌العمل اسرا نسبت به مأموران صلیب سرخ شده بود، گفتند اصلاً نباید به مأموران صلیب‌سرخ بدی کرد چرا که وجود آن‌هاست که ما زنده‌ایم، اگر آن‌ها نیایند و اطلاعات مربوط به زنده بودن ما را انتقال ندهند ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان ، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
همزمان با سالروز شهادت شهید «ابوترابی‌فرد»،

ویژه‌نامه الکترونیکی « سید آزادگان 4» منتشر شد

همزمان با سالروز شهادت حجت‌الاسلام والمسلمین شهید «سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد»، ویژه‌نامه الکترونیکی « سید آزادگان 4» منتشر شد.

پوستر سید آزادگان شهید «سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد»

همزمان با سالروز شهادت سید آزادگان حجت‌الاسلام والمسلمین شهید «سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد»، پوستر این شهید گرانقدر توسط پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد قزوین طراحی و منتشر شد.

احترام به ابوترابی در مجلس!

«وقتی حاج آقای ابوترابی وارد مجلس شد، همه احترام کردند، به کناری رفتند و نه تن‌ها او را بازرسی نکردند بلکه به ما هم که همراه ایشان بودیم هیچ کاری نداشتند ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

افطاری در اسارت!

«در ایام ماه مبارک رمضان همیشه صبحانه ما آش بود که همه بچه‌ها آن را نگهداری می‌کردند و به هنگام افطار می‌خوردند و غذایی را که به عنوان ناهار به ما می‌دادند سحری می‌خوردیم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی سید آزادگان شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

نگهبانی شهید «سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد»!

«ساعت حدود ۵/۱ یا ۲ نیمه شب بود که خواب عجیبی به سراغم آمد و برای اینکه خوابم نگیرد اسلحه‌ام را بغل گرفته و روی چمن‌های یخ زده شهرداری دراز کشیدم تا سرما مانع خوابم بشود ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان ، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

لایق شهادت نبودیم!

«در نجف اشرف افتخار داشتیم تا سال ۱۳۴۹ در محضر مبارک حضرت امام بودیم که بعد امری داشتند و آمدیم ایران و در مرز بازداشت شدیم و لایق شهادت نبودیم. به جای اینکه شناسنامه‌مان را باطل کنند، گذرنامه‌مان را باطل کردند ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

دستگیری به جرم حمل اعلامیه امام!

«در هماهنگی‌های صورت گرفته با همسنگران، قرار بر این شد که اعلامیه‌های حضرت امام در رابطه با شهادت آیت‌الله سعیدی در زندان، به وسیله سید علی‌اکبر ابوترابی به ایران انتقال یابد. بر این اساس اعلامیه‌ها در چمدان جاسازی شد تا اگر احیاناً مأموران رژیم شاه از جاسازی اعلامیه‌ها اطلاع حاصل کردند، کمترین هزینه‌ها را در برداشته باشد ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

با دادوفریاد کار درست نمی‌شود!

«یک روز که در حال شلوغ‌کاری بودم حاج‌آقای ابوترابی را آورده و به ایشان گفتند این آقا بیمارستان را به هم‌ریخته است او را ساکت کنید. حاج‌آقا ابوترابی مرا نصیحت کردند. در حالی که می‌گفتند: حرف‌هایی که تو می‌زنی و کار‌هایی که انجام می‌دهی درست است، اما با دادوفریاد کار درست نمی‌شود ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه