مولف علی رضا عالمی
هر گاه بر سر سفره های می نشستیم ، در موقع صرف غذا حدیث شریف حضرت علی (ع) را متذکر می شد که «اگر میل به غذا دارید غذا بخورید و تا میل دارید دست از غذا بکشید و اگر میل به غذا ندارید ، غذا نخورید » خود او هم خیلی مقید به عمل کردن بود.
کد خبر: ۴۲۶۲۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۳
خاطراتی از شهید رضا عامری
دلم ميخواست باز هم بمونيم. هر چه اصرار كردم يكي دو روز ديگه بمونيم، گفت: « توميخواي بموني بمون! من بايد پنجم كهنآباد باشم. عروسي خواهرمه! ».
کد خبر: ۴۲۶۱۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۲
نوید شاهد: انتشار تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب خاطرات یکی از آزادگان هشت سال دفاع مقدس سبب شد تا این کتاب پس از چهار سال بهعنوان یکی از آثار پرمخاطب در حوزه ادبیات دفاع مقدس مطرح شود.
کد خبر: ۴۲۶۱۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۱
کتاب «روزهای پرالتهاب» یکی از آثار تازه منتشرشده انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس است که سردار محمد کرمی راد در این کتاب، ضمن بازگویی خاطرات دوران انقلاب و پیروزی آن به بیان فعالیتهایشان در دوران حساس انقلاب و دفاع مقدس را بازگو کرده است.
کد خبر: ۴۲۶۱۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۱
مراسم جشن تولد شهید ابراهیم هادی روز گذشته بر سر مزار یادبود وی در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) برگزار شد.
کد خبر: ۴۲۶۱۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۱
جانشین رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس گفت: در سال گذشته یکهزار و 200 عنوان کتاب مرتبط با دفاع مقدس برای ردههای سنی مختلف در کشور چاپ و منتشر شده است.
کد خبر: ۴۲۶۱۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۱
کتاب «فرنگیس»، اثر برگزیده جایزه سال دفاع مقدس، در حالی به چاپ ششم رسید که طرح جلد آن تغییر کرده است.
کد خبر: ۴۲۵۳۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۲۰
کتاب «سردار کوهستان» به قلم بنیامین شکوهفر، خاطرات سردار شهید مرتضی شادلو است.
کد خبر: ۴۲۴۷۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۰
معرفی کتاب
کتاب من اسیر نمی شوم شامل خاطراتی از سرتیپ دوم خلبان محمدطیبی در طول هشت سال دفاع مقدس می باشد.
کد خبر: ۴۲۴۶۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۰۶
معرفی کتاب
کتاب خاک باران خورده شامل مجموعه اشعار گردآوری شده جشنواره ارادت با مشارکت آستان مقدس امامزاده محمد عابد(ع)
کد خبر: ۴۲۴۶۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۰۶
معرفی کتاب
کتاب کوی بی نشانی و نشان شامل زندگینامه داستانی شهیدان اسداله محمدیان مرادخواه و نادر نظمی پویا
کد خبر: ۴۲۴۶۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۰۶
معرفی کتاب
کتاب شعر و نقاشی کودکانه قصه های حرم
کد خبر: ۴۲۴۶۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۰۶
معرفی کتاب
کتاب شعر کودکانه بابای آسمانی
کد خبر: ۴۲۴۶۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۰۶
نویسنده یار محمد عرب عامری
بايد با شوهرت بسازي و خوب زندگي كني! اگه با هم نسازين و بخواين دعوا راه بيندازين، اميد نداشته باش كه من با زنم دعوا و بدرفتاري كنم! من زنم رو دوست دارم و به هيچ قيمتي هم حاضر نيستم كه به خاطر ديگران باهاش اوقات تلخي كنم. حواست رو جمع كن، سعي كن زندگي شيريني داشته باشي.
کد خبر: ۴۲۳۰۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۲
نویسنده محمد مهدی عبدالله زاده
آنسالها شبنشینی رفتن رسم بود؛ مخصوصاً زمستانها. تا دیروقت هم طول میکشید. علی پنج شش ساله بود. او روي کول من بود و رضا روي کول بابا. زمین پوشیده از برف و یخزده بود. باد سردی میوزید. برای همین یک کت انداخته بودم روی سرش. چند قدم که از خانهي عمه دور شدیم، گفت:«آبجی خسته شدی!».
- عیب نداره! راحت باش سرت رو بگذار روي دوشم!
- ایکاش خونهي ما همین بغل بود. دلم برات میسوزه. داری هِن هِن میکنی
کد خبر: ۴۲۲۸۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۸
نویسنده عباس خواجه شاهکویی
نزدیک ظهر زنگ در به صدا درآمد. فوری بیل را انداخت زمین و رفت سمت در. در را باز کرد. یک روحانی و یک پاسدار و یک نفر دیگر پشت در بودند. دلش ریخت پایین. میرفت که چهرهاش تغییر کند اما خیلی زود به خود آمد و به اعصاب خود مسلط شد. سلام کرد. روحانی پرسید:«منزل آقای خواجهمظفری؟».
کد خبر: ۴۲۲۵۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۵
نویسنده سر کار خانم زهرا حدادی
همانشب رضا به خوابم آمد. ديدم با من حرف نمیزند. نگاهی به سکة روی پيشبخاری کرد و رفت. صبح سکه را داديم بيرون تا شهيد از ما راضی شود. از اول گفته بوديم:«برای رضای خدا شهيد داديم، پس چيزي نمیگيريم.».
کد خبر: ۴۲۲۱۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۹
نویسنده سوده عرب عامری و فاطمه گلپایگانی
نور خورشيد از تهويهي غسالخانه مثل چند ستون مورب تا روي صورتش كشيده شده بود. يك ورم كبود شده روي صورتش و يك سوراخ كوچك روي قلبش كه تا پشتش رفته بود! مادرم از خدا خواسته بود كه جنازهاش سالم برگردد!
کد خبر: ۴۲۱۹۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۶
کتاب «رمادی ۹» خاطراتی از آزاده سرافراز «اسماعیل قیومی» به قلم یارمحمد عربعامری است.
کد خبر: ۴۲۱۸۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۵
نویسنده سمیرا سادات امامی
وقتی محمد یحیايی به سمت آقای احمدی میرفت پاهایش میلرزید و صحنههای آخرین روز خداحافظی از مقابل چشمانش میگذشتند. محمد توان نداشت به چشمان پدر شهید نگاه کند، اما آقای احمدی او را در آغوش گرفت و بوسید؛ به جای پسری که نتوانست صورتش را ببیند. سپس به چشمهایش نگاه کرد. آرام پرسید:«محمد رفیقت کجاست؟».
کد خبر: ۴۲۱۷۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۴