فرمانده سپاه نینوا گلستان در مراسم اولین سالگرد شهادت مدافع حرم سید رضا حسینی نوده ،نوکری کردن و کیسه ندوختن برای خود و دست در دست ولی جامعه دادن را راه حل مشکلات اقتصادی بیان کرد
مادر سرگشته شد در فراق لیلی اش. سر پسرش ماند در مسیر راهیان کربلای حضرت سیدالشهدا. سر پسرش به پای ماندگاری یک ملت و یک مملکت و یک دین برای همیشه جاودانه شد لابه لای خاکی که عطر غبار زائران کربلا را استشمام می کند.
از ســوي بســیج در جبهه حضور یافت. ششم خرداد 1361، با سمت تکتیرانداز در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ســر، شهید شد. مزار او در گلزار شهداي امامزاده عبدالله زادگاهش قرار دارد.
از ســوي بســیج در جبهه حضور یافت. ششم خرداد 1361، با سمت تکتیرانداز در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ســر، شهید شد. مزار او در گلزار شهداي امامزاده عبدالله زادگاهش قرار دارد
کارمند هیئت هفت نفره گرگان بود. از ســوي بســیج در جبهه حضور یافت. ششم خرداد 1361، با سمت تکتیرانداز در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ســر، شهید شد. مزار او در گلزار شهداي امامزاده عبدالله زادگاهش قرار دارد
کارمند هیئت هفت نفره گرگان بود. از ســوي بســیج در جبهه حضور یافت. ششم خرداد 1361، با سمت تکتیرانداز در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ســر، شهید شد. مزار او در گلزار شهداي امامزاده عبدالله زادگاهش قرار دارد
بر اساس رسالت ومسئوليتى كه احساس كردم در راه الله و براى پاسدارى وحراست از انقلاب اسلامى كه باخون بهاى هزاران شهيد ومجروح است عازم جبهه شدم و به جنگ عليه ضد خدا پرداختم. هيهات كه تنها شانزده سال از عمرم گذشت
به عنوان پاســدار در جبهه حضور یافت. دوازدهم تیر،1365در قلاویزان توســط نیروهاي عراقي بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پاها، شهید شد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش قرار دارد
آری این چنین انسان ها زیستند و به ما درس آزادی و فداکاری را آموختند تا امروز ما این گونه در کمال آرامش و آسایش به زندگی خود ادامه دهیم و من نمی پذیرم از اینکه یاد و خاطره چنین شهدایی را به فراموشی بسپاریم
مادر جان پس مانع رفتن من نشو، تقدیر من این است که به جبهه بروم و شهید شوم. و از شهادت من غمگین و ناراحت نشو. این را گفت و از اتاق خارج شد. ولی وقتی گریه مرا شنید به اتاق بازگشت و گفت مادر جان شما به من قول دادی تا گریه نکنی!
بعد از عرض سلام و احوالپرسی امیدوارم که حالتان خوب باشد و هیچ غم و ناراحتی و احیاناً کسالتی نداشته باشید. البته نوشته بودید که لعبت سرما خورده است ولی خوب الحمدالله تا وقتی که این نامه به دستش برسد. حتماً خوب خوب و سرحال شده است
به عنوان ســرباز ارتش در جبهه حضور یافت. دوازدهم تیر 1365، در زبیدات عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شکم و سینه، شهید شد. مزارش در گلزار شهداي امامزاده عبدالله شهرستان گرگان واقع است.
تا پایان دوره کارداني درس خواند. معلم بود. ســال 1362، ازدواج کرد و صاحب یک پســر شد. به عنوان بسیجي در جبهه حضور یافت. چهاردهم تیر 1365، در پاســگاهزید عراق بر اثر اصابت ترکش به سر و شکم، شهید شد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش قرار دارد
تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی درس خواند. سال 1362 ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. سیزدهم تیر 1365، با سمت تک تیرانداز در بمباران هوایی قلاویزان به شهادت رسید.
به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضــور یافت. دهم تیر ،1365با ســمت آرپيجيزن در مهران توسط نیروهاي عراقي بر اثر اصابت ترکش به سینه، شــکم و پا، شهید شــد. مزار او در گلزار شهداي امامزاده عبدالله شهرستان زادگاهش قرار دارد.