نوید شاهد - کتاب "با چشمان باز"، برگرفته از زندگانی شهید " سید علیاکبر (مصطفی) حاجسیدجوادی" است که نخستین بار سال 1397 با یک هزار نسخه به چاپ رسیده است.
نوید شاهد - "سیدعلیاکبر حاج سیدجوادی" شهیدی که در برپایی انقلاب نقش بسزایی داشت و با آغاز جنگ تحمیلی، درس را رها کرد و طی اعزام به جبهه با شرکت در عملیاتهای بزرگ و کوچک، سرانجام پس از 5 بار مجروحیت با سمت فرمانده گردان ۲۷ محمدرسول الله(ص) در عملیات بدر که سردار شهید "مهدی زینالدین" نیز به ایشان ارادت ویژهای داشت، به شهادت رسید.
نوید شاهد - شهید "سیدعلیاکبر حاج سیدجوادی" در وصیتنامهاش مینویسد:«خواهرانم! شما هم زینب(س) زمان باشید، در راه خدا مبارزه کرده و زینبگونه پیام شهیدان را به گوش جهانیان برسانید و همیشه حجاب، عفت و پاکدامنی را سر لوحه زندگی خودتان قرار دهید ...»
نوید شاهد - «چند تا نوجوان کم سن و سال توی گردان بودند. وقتی که سید نبود اینها خیلی بیتاب میشدند. مثل مادری که بچهاش دیر کرده باشد، مدام میآمدند میپرسیدند آقا سید کجاست؟ چرا نیامد؟ ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید " سید علیاکبر حاج سیدجوادی" است که تقدیم حضورتان میشود.
نوید شاهد - «در اتاقش تنها میخوابید و کسی را موقع خواب راه نمیداد. یک شب خیلی اصرار کردم. با شوخی من را بیرون انداخت ولی رهایش نکردم. هر طور بود خوابیدیم ...» ادامه این خاطره را از زبان همرزم شهید " سید علیاکبر حاج سیدجوادی" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
«نیمه شب بلند شد رفت توی اتاق سرد و نماز شب خواند. از صدای گریهاش بلند شدم. گفتم پسر مگر تو چه گناهی کردهای که اینقدر گریه میکنی؟ ...» ادامه این خاطره از زبان مادر شهید « سید علیاکبر حاج سیدجوادی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
سید آزادگان، شهید حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد گفت: این حرف را نگوئید، او خودکشی نکرد، بلکه ایثار و از خودگذشتگی کرد وگرنه شما هنوز هم بایستی آن همه شکنجه و مشکلات را تحمل میکردید...