نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات شهید حسن اسیری
مادر شهید «حسن اسیری‌سرخه» نقل می‌کند: «صدایش توی گوشم پیچید: چه معنی داره که شما گِل کفش من رو پاک کنی؟ داشتم ظرف‌ها را می‌شستم که زنگ زدند. فامیل یکی‌یکی آمدند. یواش‌یواش داشتم مطمئن می‌شدم که حسنم شهید شده.»
کد خبر: ۵۸۳۰۵۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۶